هم خانواده
- هم خانواده
هم خانواده های کلمه اغلب + مترادف و معنی
هم خانواده های کلمه اغلب + مترادف و معنی مغلوب-غالب-غلبه کلمه «اغلب» یکی از پرکاربردترین کلمات در زبان فارسی است. این کلمه به معنای «اکثر اوقات، به طور معمول، غالباً» است. به عبارت دیگر، چیزی که اغلب اتفاق میافتد، چیزی است که در بیشتر مواقع اتفاق میافتد. در این مقاله، قصد داریم به بررسی دقیق معنای کلمه «اغلب» بپردازیم. ابتدا به بررسی مترادفها و متضادهای این کلمه میپردازیم. سپس، کاربردهای مختلف این کلمه را در جمله بررسی میکنیم. در نهایت، چند سوال متداول در مورد این کلمه را پاسخ میدهیم. مترادفهای کلمه «اغلب» مترادفهای کلمه «اغلب» عبارتاند از: معمولاً اکثراً…
بیشتر بخوانید » - هم خانواده
هم خانواده های کلمه نظر + معنی و مترادف
هم خانواده های کلمه نظر + معنی و مترادف ناظر،منظور،نظارت-نظیر-نظرات واژه «نظر» از ارکان پرکاربرد زبان فارسی است که با معانی و ظرایف بیشمار، در تار و پود کلام ما میدرخشد. از بیان یک دیدگاه ساده تا ژرفترین تأملات فلسفی، «نظر» طیف وسیعی از مفاهیم را در بر میگیرد. اما آیا به عمق این کلمه اندیشیدهایم؟ آیا میدانیم معانی مترادف و متضاد «نظر» کداماند و چگونه میتوان از آنها برای غنای سخن خود بهره برد؟ این نوشتار، سفری است ژرف و دقیق به دنیای پرمعنی «نظر». با ما همراه باشید تا با هم این واژه را از زوایای مختلف بکاوییم…
بیشتر بخوانید » - هم خانواده
هم خانواده طبیعی کلاس سوم + معنی متضاد مترادف
هم خانواده طبیعی کلاس سوم + معنی متضاد مترادف طبع مطبوع اطباع معنی کلمه طبیعت طبیعت، یکی از مهمترین مفاهیم در زبان فارسی است. این مفهوم به دو معنای اصلی به کار میرود: معنای اول: جهان هستی، بهطور کلی معنای دوم: محیط طبیعی، بهطور خاص معنی اول طبیعت در معنای اول، طبیعت به معنای جهان هستی، بهطور کلی است. این معنا شامل همه چیزهایی میشود که در جهان وجود دارد، از جمله: پدیدههای فیزیکی، مانند ستارگان، سیارات، زمین، آب، هوا، و آتش پدیدههای زیستی، مانند گیاهان، جانوران، و انسانها پدیدههای اجتماعی، مانند فرهنگ، زبان، و قانون در این معنا، طبیعت…
بیشتر بخوانید » - هم خانواده
هم خانواده های کلمه تعطیل + معنی مترادف
هم خانواده های کلمه تعطیل + معنی مترادف هم خانواده تعطیل کلاس سوم:معطل-تعطیلات زبان فارسی، دریای گسترده و ژرفی است که در هر گوشه آن، گنجینههای بیبدیلی از واژگان و معانی نهفته است. غوطهور شدن در این پهنهی بیکران و کشف ظرافتهای زبانی، سفری لذتبخش و پر معرفت است. امروز، میخواهیم به سراغ یکی از واژگانی برویم که با وجود سادگی ظاهری، عمق و وسعت قابل توجهی دارد: تعطیل. در این مقاله، با هم به بررسی معنی، مترادفها و متضادهای این کلمه میپردازیم و با کاوش در زوایای مختلف آن، دایرهی لغات خود را غنیتر میکنیم. معنی کلمه تعطیل تعطیل،…
بیشتر بخوانید » - هم خانواده
هم خانواده های کلمه فقر + مترادف و معنی
❤️ هم خانواده های کلمه فقر:فقیر – فقرا ❤️ معنای فقر فقر به معنای نداشتن یا کم داشتن مال و ثروت است. فقر می تواند در زمینه های مختلف مانند درآمد، دارایی، مسکن، آموزش، بهداشت و درمان و دسترسی به امکانات رفاهی باشد. مترادف های فقر تنگدستی تهیدستی بینوایی مسکنت نداری نیازمندی مستمندی درویشی متضاد های فقر غنا ثروت بی نیازی آسایش رفاه راحتی خوشبختی نمونه های فقر فردی که درآمد کافی برای تأمین نیازهای اولیه خود مانند غذا، پوشاک و مسکن ندارد. فردی که فاقد مسکن مناسب است. فردی که به دلیل فقر از تحصیل محروم است. فردی که…
بیشتر بخوانید » - هم خانواده
هم خانواده کلمه غایب +معنی و مترادف
هم خانواده کلمه غایب +معنی و مترادف:غیبت-غیاب معنی کلمه غایب کلمه غایب در لغت به معنای “آنکه حاضر نباشد” است. این کلمه از ریشه عربی “غَیْب” گرفته شده است که به معنای “پنهان” و “مخفی” است. مترادف های کلمه غایب مترادف های کلمه غایب عبارتند از: مفقود غیرموجود نهان ناپدید معدوم گمشده متضاد های کلمه غایب متضاد های کلمه غایب عبارتند از: حاضر موجود پیدا پدیدار نمایان مشهود عیان معلوم مشهود مثال های استفاده از کلمه غایب دانش آموز غایب کلاس را از دست داد. پدرم امروز در جلسه شرکت نکرد و غایب بود. او در مراسم تشییع جنازه غایب…
بیشتر بخوانید » - هم خانواده
هم خانواده کلمه ضربان + معنی و مترادف
هم خانواده کلمه ضربان:ضرب-ضربه معنی کلمه ضربان کلمه «ضربان» در زبان فارسی به معنای «تپیدن»، «تکان خوردن»، «حرکت منظم و تکرارشونده»، «موج»، «لرزش» و «تکان» است. این کلمه معمولاً در مورد حرکات منظم و تکرارشونده ای به کار می رود که به صورت موج یا لرزش در می آیند. مترادف های کلمه ضربان مترادف های کلمه ضربان عبارتند از: تپش کوبش تابش ارتعاش جنبش لرزش موج نوسان پرش متضاد های کلمه ضربان متضاد های کلمه ضربان عبارتند از: سکون آرامش بیحرکتی سکوت خاموشی ثبات ایستایی توقف مثالهایی از کاربرد کلمه ضربان ضربان قلب ضربان نبض ضربان موج ضربان تار ضربان…
بیشتر بخوانید » - هم خانواده
هم خانواده اخطار کلاس سوم
هم خانواده اخطار کلاس سوم :خطر-مخاطره معنی اخطار واژه “اخطار” در زبان فارسی به معنای “یادآوری کردن، هشدار دادن، آگاه کردن از خطر یا ضرر احتمالی” است. این واژه از ریشه عربی “خَطر” گرفته شده است. مترادف های اخطار مترادف های اخطار عبارتند از: هشدار تذکر یادآوری آگاهی دادن برحذر کردن بیم دادن تهدید کردن مواظب کردن مواظبت کردن متضاد های اخطار متضاد های اخطار عبارتند از: بی توجهی غفلت فراموشی بی خبر بودن بی اطلاعی ناآگاهی بی پروایی جسارت گستاخی مثال های کاربرد اخطار پلیس به رانندگان اخطار کرد که از سرعت مطمئنه تجاوز نکنند. مربی به بازیکنانش اخطار…
بیشتر بخوانید » - هم خانواده
هم خانواده آفت کلاس پنجم
هم خانواده آفت کلاس پنجم :آفات در درس دهم فارسی پنجم، کلمه «آفت» به معنای «آسیب، بلا، بیماری، زیان، صدمه، فتنه، مصیبت» به کار رفته است. هم خانوادههای کلمه «آفت» عبارتند از: افت (اسم): کاهش، نقصان، کاستی، سقوط آفات (اسم جمع): آسیبها، بلاها، بیماریها، زیانها، صدمات، فتنهها، مصیبتها مثالهایی از کاربرد کلمه «آفت» در جمله: آفت سیل به مزارع کشاورزی خسارت زیادی وارد کرد. آفت کرونا زندگی مردم را مختل کرده است. آفت اخلاقی جامعه را به خطر میاندازد. مثالهایی از کاربرد کلمه «آفات» در جمله: آفات طبیعی مانند سیل، زلزله و خشکسالی خسارت زیادی به بار میآورند. آفات اجتماعی مانند اعتیاد،…
بیشتر بخوانید » - هم خانواده
هم خانواده علیم فارسی ششم
هم خانواده علیم فارسی ششم هم خانواده علیم: عبارت است از علم، علوم، معلوم، عالم، معلم مقدمه در زبان فارسی، واژگانی وجود دارند که از یک ریشه مشترک مشتق شده و حروف اصلی آنها در کلمات هم خانواده به ترتیب پشت سر هم قرار گرفتهاند. این تنوع کلمات و ارتباط نزدیک بین آنها، مفهوم واحدی را به مخاطب انتقال میدهد. یکی از این خانوادهها، خانواده کلماتی است که از ریشه علم مشتق شدهاند، از جمله علیم، علوم، معلوم، عالم، و معلم. علیم: علیم، از ریشه علم گرفته شده و به معنای دارای دانش و آگاهی گسترده است. این واژه به…
بیشتر بخوانید »