- دروس
- دروس
معنی نام تو رخصت رویش است و طراوت فارسی نهم
معنی نام تو رخصت رویش است و طراوت فارسی نهم جمله “نام تو رخصت رویش است و طراوت” از درس آشنای غریبان در کتاب فارسی نهم، به زبان شاعرانه و پرمعنا، توصیفی از شخصیت یا وجود فردی است که نام او همراه با معانی مثبت و زیبا تداعی میشود. این جمله در واقع بخشی از شعری است که به ستایش امام رضا (ع) میپردازد و معانی عمیقی در خود دارد. معنای دقیق جمله: “نام تو رخصت رویش است و طراوت” : این جمله به این معناست که نام شما (در اینجا به امام رضا (ع) اشاره دارد) حاوی اجازه رویش…
بیشتر بخوانید » - دروس
منظور از جمله خداوند به دلها و کردارتان مینگرد چیست
منظور از جمله خداوند به دلها و کردارتان مینگرد چیست جمله “خداوند به دلها و کردارتان مینگرد” اشاره به یکی از مفاهیم بنیادین در دین اسلام دارد که بر پایه مراقبت و دانش الهی استوار است. این جمله بیان میکند که خداوند نه تنها به ظاهر اعمال و رفتارهای انسانها توجه دارد، بلکه به باطن و نیتهای آنها نیز آگاه است. توضیح مفهوم: “دلها”: دل در اینجا به معنای قلب معنوی یا نیت و باطن انسان است. خداوند به نیتهای درونی افراد واقف است و هر چه در وجود ما پنهان است، از آن آگاهی کامل دارد. این بخش از…
بیشتر بخوانید » - دروس
معنی طنین در فارسی هشتم
معنی طنین در فارسی هشتم کلمه “طنین” در فارسی به معنای صدای نازک، لطیف و یکنواخت است که معمولاً به صدای زنگ یا چیزی شبیه به آن اشاره دارد. این واژه اغلب برای توصیف صدایی که ممتد و خوشآهنگ است، به کار میرود. مثال: طنین زنگ مدرسه. صدای طنین پرندهها در هنگام پرواز. کاربرد در متون ادبی: طنین در متون ادبی و شعر نیز به کرات استفاده شده است و گاهی به صورت استعاری به کار میرود. مثلاً ممکن است از “طنین عشق” یا “طنین سخن” برای بیان حالتی لطیف و رسا استفاده شود. نکته: طنین معمولاً با صدایی همراه…
بیشتر بخوانید » - دروس
معنی عنب در قران
معنی عنب در قران کلمه “عنب” در قرآن به معنای انگور است. این کلمه در چند آیه از قرآن کریم ذکر شده و به صراحت نشاندهنده میوه انگور است که از نعمتهای خداوند بر بشر بهشمار میرود. مثال از آیات قرآن: در سوره البقره، آیه 266: أَيَوَدُّ أَحَدُكُمْ أَنْ تَكُونَ لَهُ جَنَّةٌ مِنْ نَخِيلٍ وَأَعْنَابٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ لَهُ فِيهَا مِنْ كُلِّ الثَّمَرَاتِ وَأَصَابَهُ الْكِبَرُ وَلَهُ ذُرِّيَّةٌ ضُعَفَاءُ فَأَصَابَهَا إِعْصَارٌ فِيهِ نَارٌ فَاحْتَرَقَتْ ۗ كَذَٰلِكَ يُبَيِّنُ اللَّهُ لَكُمُ الْآيَاتِ لَعَلَّكُمْ تَتَفَكَّرُونَ آیا یکی از شما دوست دارد که او را بوستانی از درختان خرما و انگور باشد که از…
بیشتر بخوانید » - دروس
معنی تضرع فارسی نهم
معنی تضرع فارسی نهم تضرُّع در فارسی به معنای خواهش کردن، التماس کردن یا طلب کمک با عجز و ضعف است. این کلمه معمولاً هنگامی به کار میرود که کسی با خضوع و فروتنی از دیگری چیزی بخواهد یا از خداوند درخواست کمک کند. تضرع نشاندهنده وضعیتی است که فرد در آن احساس نیاز شدید دارد و با انعطاف و تسلیم در برابر بزرگی طرف مقابل قرار میگیرد. برای مثال: – او با تضرع از دوستش خواست که به او کمک کند. – در نماز، تضرع به خداوند برای برآورده شدن حاجات، بسیار مؤثر است. در مجموع، تضرع نوعی خواستن با…
بیشتر بخوانید » - دروس
معنی پویه همی کرد و درآمد به سر
معنی پویه همی کرد و درآمد به سر عبارت «پویه همی کرد و درآمد به سر» از شعر «دوراندیشی» اثر نظامی گنجوی است. این بیت به صورت زیر است: پای چو در راه نهاد آن پسر پویه همی کرد و درآمد به سر معنی واژهها: پویه کردن: دویدن، حرکت کردن. همی کرد: میکرد (فعل استمراری در فارسی کهن). درآمد به سر: با سر به زمین خوردن. معنی بیت: وقتی آن پسر بچه شروع به حرکت و دویدن کرد، با سر به زمین خورد. کنایه: «پای در راه نهادن» به معنای آغاز حرکت و «درآمد به سر» به معنای زمین خوردن…
بیشتر بخوانید » - دروس
دست ز دل برآوردن کنایه از چیست
دست ز دل برآوردن کنایه از چیست عبارت «دست ز دل برآوردن» یک کنایه در زبان فارسی است که در متون ادبی و عرفانی به کار میرود. این عبارت به معنای دعا کردن با تمام وجود و از صمیم قلب است. در اینجا، «دست برآوردن» به معنای بالا بردن دستها برای دعا و نیایش، و «دل» نمادی از احساسات و نیت خالص انسان است. بنابراین، این کنایه به نیایش و دعا با نیتی خالص و از ته دل اشاره دارد. این تعبیر در اشعار سعدی، بهویژه در بیت معروف: «بیا تا برآریم دستی ز دل که نتوان برآورد فردا ز…
بیشتر بخوانید » - دروس
معنی در بصره قحطی عظیم پیدا شد
معنی در بصره قحطی عظیم پیدا شد این جمله بهصورت ساده یعنی: «در شهر بصره، قحطی (کمبود شدید غذا) بسیار شدیدی رخ داد.» واژهبهواژه در بصره «در شهر بصره» (بصره شهر مهمی در جنوب عراق است). قحطی عظیم «قحطی» یعنی کمبود یا نبودن غذا و خوراک؛ «عظیم» یعنی بسیار بزرگ یا شدید. پس «قحطی عظیم» یعنی یک کمبود غذای بسیار گسترده و شدید. پیدا شد به معنی «رخ داد» یا «اتفاق افتاد». نکتهی دستوری «قحطی عظیم پیدا شد» ساختی شبیه «مشکلی پیدا شد» دارد و مفعول (قحطی عظیم) در آن با فعل «پیدا شدن» همراه شده تا وقوع حادثه را…
بیشتر بخوانید » - دروس
چرا میهن را به مادر تشبیه می کنند
چرا میهن را به مادر تشبیه می کنند در بسیاری از فرهنگها و زبانها، «میهن» یا «وطن» با سمبل «مادر» مقایسه میشود. این تشبیه ریشه در چند عنصر اساسی دارد: خاستگاه و زایش درست مانند مادر که کودک را به دنیا میآورد و در وجود او ریشه میکارد، میهن نیز سرزمینی است که ما از آن پدید آمدهایم، در آن بزرگ شدهایم و هویتمان را از آن میگیریم. در زبان فارسی بارها این مضمون را میبینیم که «ای خاکم به مهر تو آفریدم» یا «از خاک توام زاده شدهام». محبت بیدریغ و فداکاری مادر برای آسایش و سلامت فرزندش بیمزد…
بیشتر بخوانید »