- دروس
جواب سوالات خواب خلیفه فارسی سوم ابتدایی
جواب سوالات خواب خلیفه فارسی سوم ابتدایی روزگاری در شهر بغداد خلیفهای نیمههای شب از خواب پرید. او خواب بدی دیده بود؛ بنابراین هراسان شد و دیگر خوابش نبرد. این بود که در قصر شروع به قدم زدن کرد تا صبح شد. صبح که وزیر برای رسیدگی به کارها سراغ او رفت، خلیفه را خسته و خوابآلود دید. پرسید: «چه شده که خلیفه را نگران و خسته میبینم؟» خلیفه چشمهایش را مالید و گفت: «دیشب خوابی دیدم که تا صبح آرام و قرار را از من گرفت.» وزیر گفت «نگران نباشید شاید معنای خواب شما خیر باشد. برای آنکه آرامش…
بیشتر بخوانید » - دروس
جواب سوالات درس یازدهم نویسنده ی بزرگ
جواب سوالات درس یازدهم نویسنده ی بزرگ حاتم طایی را گفتند: «از خود بزرگ همتتر در جهان دیدهای یا شنیدهای؟» گفت: «بلی؛ یک روز چهل شتر قربانی کرده بودم امرای عرب را؛ و خود به گوشهی صحرا، به حاجتی بیرون رفتم. خارکنی را دیدم، پشته فراهم نهاده.» گفتم: «به مهمانی حاتم چرا نروی؛ که خلقی بر سماط او، گرد آمدهاند؟» گفت: هر که نان از عمل خویش خورد منت حاتم طایی نبرد من او را به همت و جوانمردی از خود برتر دیدم. حکایتی که خواندید از کتاب «گلستان سعدی» است. سعدی اهل شیراز بود. او دوران کودکی و نوجوانی…
بیشتر بخوانید » - دروس
جواب سوالات درس دهم فارسی سوم ابتدایی یار مهربان
جواب سوالات درس دهم فارسی سوم ابتدایی یار مهربان یار مهربان اکنون که چند ماهی از دوستی ما گذشته است، شما را بهتر شناختهام. میدانم که اغلب شما مرا خیلی دوست دارید چون از همان روز اول، لباس نو و زیبایی بر تن من کردهاید و خیلی مراقب هستید تا در باد و باران نمانم یا بعضی از کودکان به من آسیبی نرسانند. از اینکه شما هر روز مرا توی کیفتان میگذارید و به مدرسه میبرید، لذت میبرم و از شما تشکر میکنم. راستش بهترین وقت برای من، آن لحظهای است که مرا در آغوش میگیرید و به قلبتان نزدیک…
بیشتر بخوانید » - دروس
جواب سوالات درس حوض فیروزه ای کلاس سوم
جواب سوالات درس حوض فیروزه ای کلاس سوم حسن، کنار پنجرهی اتاق نشسته است و به ماهی قرمز داخل تنگ، خیره شده است. او با انگشتانش به دیوارهی تنگ ضربه میزند و ماهی را به این طرف و آن طرف میراند. ماهی قرمز به سختی حرکت میکند و گاهی روی آب بیحرکت میماند. حسن نگران ماهی است. حسن فریاد میزند: «مادر!… مادر!» مادر به سرعت وارد اتاق میشود. کنار حسن مینشیند و به تنگ ماهی او نگاه میکند. مادر: «چی شده؟» حسن: «ماهی قرمزم… مریض است… دیگر شنا نمیکند!» مادر: «فکر میکنم این تنگ برای او کوچک باشد. باید او…
بیشتر بخوانید » - دروس
جواب سوالات درس نهم بوی نرگس کلاس سوم
جواب سوالات درس نهم بوی نرگس کلاس سوم صدای باد میآید. باران بر بامهای سفالی میبارد. پرنده آوازی دلنشین میخواند. بهترین سرودها و نغمههای طبیعت، اطرافم را پر کرده است. سرود آبشار، موسیقی جویبار، نغمهی پرندگان… . چقدر سخت است که همهی صداها را میشنوم؛ اما صدای تو را نمیشنوم! دریا آبی و بیانتهاست. سبزی درختها زیباست. پرهای رنگارنگ پرندگان، چشمنواز است. کوه، بلند و استوار است. چقدر سخت است که همه چیز و همه کس را میبینم؛ اما تو را نمیبینم! بوی گل، اطرافم را پر کرده است. هر جا که میروم بوی بهترین عطرها را حس میکنم. بوی…
بیشتر بخوانید » - دروس
جواب سوالات درس هشتم پیراهن بهشتی کلاس سوم
جواب سوالات درس هشتم پیراهن بهشتی کلاس سوم حضرت فاطمه (س) پیراهن سادهای به تن داشت. پدر برای ازدواج او با حضرت علی (ع) یک پیراهن نو به خانه آورد. حضرت فاطمه (س) به آن نگاه کرد. پارچهی نرم و لطیفی داشت. آن را کنار گذاشت تا چند لحظه بعد بپوشد. در این هنگام صدای در به گوش رسید. حضرت فاطمه (س) فرمود: «چه کسی در میزند؟» کسی با صدای ضعیفی گفت: «من زنی فقیرم، لباسی ندارم که به تن کنم.» حضرت فاطمه (س) در را باز کرد. زن فقیر گفت: «از خانهی رسول خدا یک لباس کهنه میخواهم تا…
بیشتر بخوانید » - دروس
جواب سوالات درس پری کوچولو کلاس سوم ابتدایی
جواب سوالات درس پری کوچولو کلاس سوم ابتدایی یکی بود یکی نبود. پری کوچکی بود که با مادرش در آسمان زندگی میکرد. پری کوچولوی قصهی ما هنوز بال نداشت. برای همین نمیتوانست مثل مادرش پرواز کند. وقتی که مادرش برای گردش در آسمان پرواز میکرد، پری کوچولو در خانه میماند. یک بار که مادر پری کوچولو میخواست به زمین بیاید، پری کوچولو دامن نقرهای او را گرفت و گفت «مامان مرا هم با خودت ببر». مادر پری کوچولو فکری کرد و گفت: «صبر کن!». بعد یک تکه ابر پنبهای از آسمان کند و آن را با بالهایش تاب داد. ابر…
بیشتر بخوانید » - دروس
جواب سوالات درس هفتم سوم ابتدایی (کار نیک)
جواب سوالات درس هفتم سوم ابتدایی (کار نیک) در زمانهای دور فرمانروایی زندگی میکرد که خیلی دوست داشت از حال همهی مردم، با خبر باشد. برای همین، یک روز تصمیم گرفت به شهرهای مختلف برود و زندگی مردم را از نزدیک ببیند. لباسی معمولی پوشید تا کسی او را نشناسد. آن وقت به راه افتاد و رفت و رفت تا به روستایی رسید. روستا سرسبز و پر از درختان میوه بود. گفت: «به به! عجب روستایی! چه میوههایی! چه جای با صفایی!» همان طور که درختها و سبزهها را نگاه میکرد، از دور پیرمردی را دید که روی زمین، کار…
بیشتر بخوانید » - دروس
جواب سوالات درس ششم کلاس سوم ابتدایی (فداکاران)
جواب سوالات درس ششم کلاس سوم ابتدایی (فداکاران) همیشه انسانهای بزرگ و فداکاری هستند که برای نجات جان دیگران یا کمک به همنوعان جان خود را به خطر میاندازند؛ به همین سبب نام و یاد این افراد فداکار، در ذهن مردم، جاودانه میماند. از این گونه انسانهای بزرگ و افتخار آفرین، در هر کشوری، بسیار هست. در کشور بزرگ ایران نیز مردان و زنان، حتی کودکان و نوجوانان فداکار، فراوانند. زندگی این انسانها، سرمشق و چراغ راه ماست. آیا تاکنون نام شهید سهام خیام، شهید محمد حسین فهمیده، ریز علی خواجوی و حسن امید زاده را شنیدهاید؟ سهام خیام، دختر…
بیشتر بخوانید » - دروس
جواب سوالات درس بلدرچین و برزگر کلاس سوم
جواب سوالات درس بلدرچین و برزگر کلاس سوم دو بلدرچین با جوجههای خود در کشتزاری زندگی میکردند. روزها به دنبال غذا به صحرا میرفتند و شبها به لانهی خود برمیگشتند. شبی جوجهها به پدر و مادر خود گفتند: «امروز صاحب کشتزار، پسرش را نزد همسایهها فرستاد تا از آنها بخواهد که فردا برای درو، به کمک آنها بیایند.». یکی از جوجهها با نگرانی گفت: «اگر فردا این کشتزار را درو کنند، چه کنیم؟». مادر جوجهها گفت: «نترس! فردا کسی برای درو نخواهد آمد و لانهی ما خراب نخواهد شد.». شب دوم، جوجهها گفتند: «امروز هر چه برزگر و پسرش به…
بیشتر بخوانید »