دروس

جواب سوالات خواب خلیفه فارسی سوم ابتدایی

جواب سوالات خواب خلیفه فارسی سوم ابتدایی

روزگاری در شهر بغداد خلیفه‌ای نیمه‌های شب از خواب پرید. او خواب بدی دیده بود؛ بنابراین هراسان شد و دیگر خوابش نبرد. این بود که در قصر شروع به قدم زدن کرد تا صبح شد.

صبح که وزیر برای رسیدگی به کارها سراغ او رفت، خلیفه را خسته و خواب‌آلود دید. پرسید: «چه شده که خلیفه را نگران و خسته می‌بینم؟» خلیفه چشم‌هایش را مالید و گفت: «دیشب خوابی دیدم که تا صبح آرام و قرار را از من گرفت.» وزیر گفت «نگران نباشید شاید معنای خواب شما خیر باشد. برای آنکه آرامش پیدا کنید دو خواب‌گزار را می‌آوریم تا بگویند که معنای خواب شما چیست.» خلیفه پرسید: «اگر خوب نبود چه؟» وزیر گفت: «حتماً خواب خوبی دیده‌اید. نگران نباشید.» مأموران رفتند و آن دو نفر را به نزد خلیفه آوردند.

خلیفه گفت: «در خواب دیدم که ناگهان همه‌ی دندان‌هایم ریخت!» مرد خواب‌گزار گفت: «عجب خواب بدی!» خلیفه گفت: «زودتر بگو معنی آن چیست.» خواب‌گزار گفت: «معنای خواب خلیفه این است که همه‌ی نزدیکان خلیفه می‌میرند و خلیفه زنده می‌ماند.» خلیفه تا این حرف را شنید بر سر زد و گفت: «وای بر تو! این چه حرفی بود که زدی؟» بعد به اطرافیان خود اشاره کرد و گفت: «زود این مرد نادان را مجازات کنید.» خواب‌گزار گفت «قربان! مگر من حرف بدی زدم؟» خلیفه گفت: «ای نادان! وقتی همه‌ی نزدیکان من بمیرند زندگی برای من چه ارزشی دارد؟ برو که دیگر نمی‌خواهم تو را ببینم.»

سپس خلیفه رو به خواب‌گزار دیگر کرد و گفت «حالا تو بگو معنای خواب دیشب من چیست؟» خواب‌گزار نگاه آرامی به خلیفه کرد و گفت «خدای بزرگ به شما عمر طولانی بدهد و همیشه خواب‌های خوش ببینید. اکنون به شما مژده می‌دهم که دیشب خواب بسیار خوبی دیده‌اید. معنی خواب خلیفه این است که عمر خلیفه از همه‌ی نزدیکانش طولانی‌تر است!» وقتی خلیفه حرف‌های خواب‌گزار دوم را شنید با آرامش لبخندی زد و گفت: «آفرین بر تو! به این مرد پاداش خوبی بدهید که مرا بسیار خوش‌حال کرد.» مأموران رفتند و جایزه‌ی خوبی برای خواب‌گزار دوم آوردند و با احترام او را تا بیرون قصر همراهی کردند.

یکی آهسته از وزیر پرسید «این دو خواب‌گزار که یک حرف زدند چرا یکی جایزه گرفت و یکی مجازات شد؟» وزیر گفت: «حرف را همه جور می‌شود بر زبان آورد. یکی بد حرف زد مجازات شد و یکی همان حرف را با زبان خوش گفت پاداش گرفت. بنابراین برای گفتن هر سخنی اول باید فکر کنیم که چطور آن حرف را بیان کنیم.»

پاسخ سوالات

سوالات صفحه ۹0::

  • چرا خلیفه خسته و خواب‌آلود بود؟ زیرا شب قبل خواب بدی دیده بود و از ترس دیگر خوابش نبرده بود و تا صبح در قصر قدم می‌زد.
  • چرا وزیر برای پیدا کردن معنای خواب خلیفه دو «خواب‌گزار» آورد؟ وزیر خواب‌گزاران را آورد تا معنای خواب خلیفه را بگویند و خلیفه آرامش پیدا کند. (متن دلیل اینکه چرادو نفر را آورد ذکر نکرده است)

سوالات صفحه ۹۱::

  • کلمه‌ی «تو» که در متن مشخص شده است به چه کسی یا چه چیزی اشاره می‌کند؟ کلمه‌ی «تو» در جمله‌ی «وای بر تو!» به خواب‌گزار اول اشاره دارد که تعبیر خواب را به بدی بیان کرد.
  • چرا با اینکه دو خواب‌گزار یک حرف را زدند یکی مجازات شد و دیگری پاداش گرفت؟ همان‌طور که وزیر در پایان داستان توضیح داد، دلیلش نحوه‌ی بیان کردن حرف بود. خواب‌گزار اول همان معنا را با زبانی تند و ناخوشایند بیان کرد و مجازات شد، اما خواب‌گزار دوم همان حرف را «با زبان خوش» و به شکلی مثبت و محترمانه گفت و پاداش گرفت.
از مطلب خوشت اومد امتیاز بده

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا