هم خانواده

هم خانواده

در این بخش از سایت، ما به دسته‌بندی کلمات هم‌خانواده می‌پردازیم. هدف این است که به کمک این محتوا، کاربران بتوانند به آسانی هم‌خانواده‌های کلمات مختلف را پیدا کنند و با ریشه و ترکیبات آن‌ها آشنا شوند.

  • هم خانواده انجم

    هم خانواده انجم

    هم خانواده انجم در زبان فارسی، برخی واژه ها ریشه ی مشترک دارند و با تغییرات کوچکی در ساختارشان، مفاهیم جدیدی به وجود می‌ آورند. این واژه‌ها که به آن‌ها “هم خانواده” گفته می‌شود، معمولاً به دلیل اشتراک در ریشه و معنا به یکدیگر مرتبط هستند. یکی از این واژه‌ها “انجم” است که به معنای ستارگان می‌باشد و ریشه عربی دارد. واژه “انجم” جمع کلمه “نجم” به معنای ستاره است و در ادبیات و متون فارسی به طور گسترده‌ای به کار رفته است. از این واژه، هم خانواده‌ هایی ساخته شده که معنای آن را بسط می‌دهند و در زمینه‌…

    بیشتر بخوانید »
  • هم خانواده عدل

    هم خانواده عدل

    هم خانواده عدل عدل به معنای برابری و انصاف در رفتار و قضاوت است. در زبان فارسی، واژه‌های هم‌خانواده با عدل به نوعی با مفهوم عدالت، درستی و رعایت حقوق دیگران در ارتباط هستند. در این محتوا به برخی از واژه‌های مرتبط با عدل و کاربرد آن‌ها می‌پردازیم. عادل: فردی که با انصاف و درستی قضاوت می‌کند و حقوق دیگران را رعایت می‌کند. عادل کسی است که سعی می‌کند در تمامی امور، بین حق و ناحق تفاوت قائل شود و عدالت را برقرار کند. مثال: قاضی عادل همیشه تصمیمات خود را با دقت و بررسی تمامی جوانب می‌گیرد. معتدل: به…

    بیشتر بخوانید »
  • هم خانواده اوایل

    هم خانواده اوایل

    هم خانواده اوایل واژه «اوایل» که در زبان فارسی به کار می‌رود، اشاره به ابتدای چیزی دارد؛ مثلاً ابتدای یک دوره زمانی، مراحل ابتدایی یک فعالیت یا شروع یک رویداد. این کلمه از ریشه «اول» گرفته شده است که به معنی “نخست” یا “ابتدا” می‌باشد. در این وبلاگ قصد داریم برخی از مهم‌ترین کلمات هم‌خانواده «اوایل» را بررسی کنیم. کلمات هم‌خانواده واژه‌ هایی هستند که از نظر ریشه مشترک بوده و معنای نزدیکی به هم دارند. 1. اول واژه «اول» به معنای نخستین یا اولین است. این کلمه به‌عنوان صفتی برای بیان رتبه یا تقدم در زمان یا ترتیب به…

    بیشتر بخوانید »
  • هم خانواده محقق

    هم خانواده محقق

    هم خانواده محقق کلمه “محقق” یکی از واژگان کلیدی در زبان فارسی است که به معنای فردی است که پژوهش یا تحقیق علمی انجام می‌دهد. این کلمه از ریشه “حق” گرفته شده و به معنای کشف حقیقت، به دست آوردن دانش و جستجو در پی موضوعات علمی است. در این مطلب، به بررسی هم خانواده‌ های کلمه “محقق” و کاربرد های آن‌ها می‌پردازیم. تحقیق: به معنای بررسی، پژوهش و جستجو در عمق یک موضوع برای یافتن حقایق و اطلاعات جدید است. این واژه اغلب در زمینه‌ های علمی و پژوهشی به کار می‌رود. مثال: انجام تحقیقات علمی یکی از وظایف…

    بیشتر بخوانید »
  • هم خانواده عضو

    هم خانواده عضو

    هم خانواده عضو برای پیدا کردن هم‌خانواده‌ های کلمه “عضو”، ابتدا باید به ریشه این واژه توجه کرد. “عضو” از زبان عربی است و از ریشه سه‌حرفی “ع ض و” گرفته شده است. بر اساس این ریشه، می‌توان واژه‌ هایی مانند: اعضا (جمع عضو) عضویت هم خانواده صبر هم خانواده توحید

    بیشتر بخوانید »
  • هم خانواده صبر

    هم خانواده صبر

    هم خانواده صبر در زبان فارسی، کلمات هم خانواده به آن دسته از کلماتی اطلاق می‌شوند که ریشه مشترکی دارند و از یک واژه اصلی مشتق شده‌اند. یکی از این واژه‌ها، “صبر” است که در فرهنگ و ادبیات فارسی جایگاه ویژه‌ای دارد. صبر به معنای شکیبایی و استقامت در برابر سختی‌ها و مشکلات است. در این مقاله به بررسی هم‌خانواده‌ های این واژه پرداخته و معانی و کاربرد های آن‌ها را در زندگی روزمره بررسی می‌کنیم. ریشه‌شناسی واژه صبر واژه “صبر” از زبان عربی وارد زبان فارسی شده و به معنای تحمل و بردباری است. این واژه در قرآن و…

    بیشتر بخوانید »
  • هم خانواده توحید

    هم خانواده توحید

    هم خانواده توحید واژه «توحید» به معنای یکتاپرستی و باور به یگانگی خداوند است. در زبان فارسی، چندین واژه هم‌خانواده با «توحید» وجود دارد که هر یک به نوعی به مفهوم یگانگی و وحدانیت اشاره دارند. در ادامه برخی از مهم‌ترین این واژه‌ها و معانی آن‌ها بررسی می‌شوند: وحدت: این واژه به معنای یکی بودن و یگانگی است. وحدت، مفهوم اصلی توحید را در بر دارد و به معنای یکپارچگی و هماهنگی است، به خصوص در مباحث مربوط به فلسفه و عرفان، وحدت به معنای پیوند و یکپارچگی همه چیز در خداوند است. متحد: این کلمه به معنای هم‌سو و…

    بیشتر بخوانید »
  • هم خانواده مخصوص

    هم خانواده مخصوص

    هم خانواده مخصوص کلاس سوم خص: به معنای جدا کردن یا انتخاب کردن. اختصاص: به معنای ویژه کردن چیزی برای کسی یا کاری. مختص: به معنای ویژه یا مخصوص چیزی یا کسی بودن. خصوص: به معنای ویژگی یا حالت خاص. خصوصیت: ویژگی یا صفتی که مخصوص فرد یا چیزی باشد. خصوصی: چیزی که به صورت شخصی یا ویژه باشد. معنی و کاربرد کلمه مخصوص کلمه «مخصوص» در فارسی به معنای «ویژه» یا «اختصاصی» است. این کلمه برای اشاره به چیزی که برای یک شخص، مکان یا هدف خاص در نظر گرفته شده یا به طور خاص برای آن طراحی شده…

    بیشتر بخوانید »
  • هم خانواده صحرا

    هم خانواده صحرا

    هم خانواده صحرا کلمات هم‌خانواده “صحرا” عبارت‌اند از: صحرایی: مربوط به صحرا، یا چیزی که در صحرا باشد. صحرانشین: کسی که در صحرا زندگی می‌کند. صحاری: جمع صحرا، به معنای بیابان‌ها. صحرانورد: کسی که در صحرا سفر می‌کند یا پیمایش می‌کند. صحرگرد: کسی که در صحرا سرگردان یا در حال گردش است. هم خانواده امر هم خانواده لیل کلاس پنجم هم خانواده تفکر

    بیشتر بخوانید »
  • هم خانواده امر

    هم خانواده امر

    هم خانواده امر کلمات هم‌خانواده “امر” (به معنای فرمان یا دستور) عبارت‌اند از: آمر: فرمان‌دهنده، کسی که دستور می‌دهد. مأمور: کسی که برای انجام کاری دستور گرفته است. امور: جمع امر، به معنای کارها یا دستورها. آمرانه: با حالت فرماندهی، با لحنی که دستور دادن را می‌رساند. مأموریت: وظیفه یا کار محول شده بر اساس دستور. مترادف‌های “امر”: دستور فرمان حکم فرمایش رهنمود متضادهای “امر”: نهی ممانعت بازداشتن منع مخالفت این کلمات به ترتیب مترادف و متضاد “امر” هستند. هم خانواده مزارع هم خانواده ارتباط هم خانواده اعظم

    بیشتر بخوانید »
دکمه بازگشت به بالا