هم خانواده
-
هم خانواده ثابت
هم خانواده ثابت کلمه «ثابت» در زبان فارسی به معنای پایدار، استوار، غیرقابل تغییر و ایستا است. همخانوادههای این کلمه عبارتاند از: ثبت: به معنای نگارش، ضبط یا پایدار کردن چیزی. اثبات: به معنای ثابت کردن یا نشان دادن صحت چیزی. تثبیت: به معنای استوار کردن یا پایدار کردن چیزی. ثبوت: به معنای ثابت بودن یا وقوع چیزی. این کلمات در زمینههای مختلفی مانند حقوق، علم و فناوری و ادبیات بهکار میروند. هم خانواده ثبت
بیشتر بخوانید » -
هم خانواده ثبت
هم خانواده ثبت کلمه «ثبت» در زبان فارسی به معنای نگارش، ضبط، پایستگی و رونویسی است. همخانوادههای این کلمه عبارتاند از: تثبیت: به معنای استوار کردن یا پایدار کردن چیزی. اثبات: به معنای ثابت کردن یا نشان دادن صحت چیزی. ثبوت: به معنای ثابت بودن یا وقوع چیزی. ثابت: به معنای پایدار، استوار یا غیرقابل تغییر. این کلمات در زمینههای مختلفی مانند حقوق، علم و فناوری و ادبیات بهکار میروند. هم خانواده تعالی
بیشتر بخوانید » -
هم خانواده تعالی
هم خانواده تعالی واژه «تعالی» در زبان فارسی به معنای برتری، رفعت و علو است. همخانوادههای این واژه عبارتاند از: عالی: به معنای برتر و ممتاز. علی: به معنای بلندمرتبه و بزرگ. أعلی: به معنای بالاترین و برترین. این واژهها همگی از ریشه عربی «عُلُو» به معنای بلند بودن مشتق شدهاند و در زبان فارسی بهطور گستردهای استفاده میشوند. هم خانواده تربیت
بیشتر بخوانید » -
هم خانواده تربیت
هم خانواده تربیت در زبان فارسی، واژه «تربیت» به معنای پرورش و آموزش فرد است. همخانوادههای این واژه عبارتاند از: مربی، متربی هم خانواده تصمیم
بیشتر بخوانید » -
هم خانواده پیام
هم خانواده پیام کلمات همخانواده “پیام” عبارتند از: پیغام پیامآور: به معنای کسی که پیام میآورد یا میرساند. پیامرسان: به معنای کسی که پیام را منتقل میکند. پیامدهنده: به معنای کسی که پیام میدهد. پیامگیر: به معنای کسی که پیام را دریافت میکند. این واژهها از ریشهٔ «پیام» مشتق شدهاند و در زبان فارسی بهکار میروند. هم خانواده پهن
بیشتر بخوانید » -
هم خانواده پهن
هم خانواده پهن کلمهٔ «پهن» در زبان فارسی به معنای گسترده یا وسیع است. واژههای همخانوادهٔ آن عبارتاند از: پهنه: به معنای گستره یا پهنا. این واژهها از ریشهٔ «پهن» مشتق شدهاند و در زبان فارسی بهکار میروند. هم خانواده پنهان
بیشتر بخوانید » -
هم خانواده پنهان
هم خانواده پنهان کلمهٔ «پنهان» در زبان فارسی به معنای مخفی یا نهان است. واژههای همخانوادهٔ آن عبارتاند از: پنهانی: به معنای بهصورت مخفیانه یا نهانی. این واژهها از ریشهٔ «پنهان» مشتق شدهاند و در زبان فارسی بهکار میروند. هم خانواده پذیرفت
بیشتر بخوانید » -
هم خانواده پذیرفت
هم خانواده پذیرفت کلمهٔ «پذیرفت» از فعل «پذیرفتن» در زبان فارسی است. واژههای همخانوادهٔ آن عبارتاند از: پذیرش: اسم به معنای قبول یا پذیرش. پذیرنده: اسم فاعل به معنای کسی که میپذیرد. پذیرا: صفت به معنای قابل پذیرش یا پذیرنده. هم خانواده بقیه کلاس ششم
بیشتر بخوانید » -
هم خانواده بقیه کلاس ششم
هم خانواده بقیه کلاس ششم در زبان فارسی، کلمهٔ «بقیه» به معنای باقیمانده یا آنچه که باقی میماند، بهکار میرود. واژههای همخانوادهٔ «بقیه» عبارتاند از: باقی: به معنای باقیمانده یا آنچه که باقی میماند. این واژهها از ریشهٔ «بقی» مشتق شدهاند و در زبان فارسی بهکار میروند. هم خانواده بصر فارسی هشتم
بیشتر بخوانید » -
هم خانواده بصر فارسی هشتم
هم خانواده بصر فارسی هشتم کلمهٔ «بصر» در زبان عربی به معنای «بینایی» یا «دید» است و در فارسی نیز بهکار میرود. واژههای همخانوادهٔ «بصر» عبارتاند از: مبصر: اسم فاعل از مصدر «ابصار»، به معنای بیننده یا بینا. در فارسی، بهعنوان «ارشد کلاس» یا «مراقب» نیز بهکار میرود. استبصار: به معنای بینش یا درک عمیق. تبصره: به معنای یادداشت یا توضیح اضافی. این واژهها از ریشهٔ «بصر» مشتق شدهاند و در زبان فارسی و عربی کاربرد دارند. هم خانواده بزرگ کلاس دوم
بیشتر بخوانید »