هم خانواده

هم خانواده

در این بخش از سایت، ما به دسته‌بندی کلمات هم‌خانواده می‌پردازیم. هدف این است که به کمک این محتوا، کاربران بتوانند به آسانی هم‌خانواده‌های کلمات مختلف را پیدا کنند و با ریشه و ترکیبات آن‌ها آشنا شوند.

  • هم خانواده عبور

    هم خانواده عبور

    هم خانواده عبور “معبر” و “معابر” نیز از هم‌خانواده‌های مهم کلمه “عبور” هستند. این کلمات از همان ریشه مشتق شده و به گذرگاه‌ها و مسیرهایی که برای عبور استفاده می‌شوند، اشاره دارند. به توضیحات بیشتر این کلمات توجه کنید: معبر: به معنای گذرگاه یا راهی است که از آن عبور می‌کنند. این واژه در زمینه‌های مختلفی مانند راه‌ها، خیابان‌ها و مسیرهای عبوری استفاده می‌شود. معابر: جمع کلمه “معبر” است و به معنای گذرگاه‌ها، راه‌ها یا مسیرهایی که افراد از آن عبور می‌کنند. این کلمه معمولاً در متون رسمی، به ویژه در حوزه‌های شهری و مهندسی، به کار می‌رود. هم خانواده…

    بیشتر بخوانید »
  • هم خانواده لرز چیست؟

    هم خانواده لرز چیست؟

    هم خانواده لرز چیست؟ کلمه “لرز” به معنای تکان خوردن یا ارتعاش بدن به دلیل سرما، ترس یا بیماری است. هم‌خانواده‌های “لرز” در زبان فارسی به شکل‌های مختلف در ترکیب‌های گوناگون استفاده می‌شوند: لرزش: به معنای ارتعاش یا تکان‌های سریع و مکرر است. این کلمه برای اشاره به هر نوع تکان یا ارتعاشی، چه در بدن و چه در اشیاء، به کار می‌رود. لرزیدن: فعل مرتبط با “لرز” که به معنای حرکت غیرارادی و متناوب بدن بر اثر سرما، ترس یا هیجان است. لرزنده: صفتی برای چیزی یا کسی که در حال لرزیدن است یا به طور مداوم دچار لرزش…

    بیشتر بخوانید »
  • هم خانواده نفس

    هم خانواده نفس

    هم خانواده نفس کلمه “نفس” در زبان فارسی از ریشه‌ای است که در معانی مختلفی مانند دم و بازدم، حیات، و جان به کار می‌رود. کلمات هم‌خانواده با “نفس” در این زمینه شامل موارد زیر می‌شوند: تنفس: به معنای عمل دم و بازدم، که اشاره به ورود و خروج هوا از ریه‌ها دارد. این کلمه از مهم‌ترین مشتقات “نفس” است. انفاس: جمع کلمه “نفس” و به معنای نفس‌ها یا دم‌ها است. برای اشاره به تعدد نفس کشیدن استفاده می‌شود. نفوس: جمع کلمه “نفس” است و به معنای انسان‌ها یا موجودات جاندار به کار می‌رود. همچنین در ادبیات فارسی به معنای…

    بیشتر بخوانید »
  • هم خانواده گردش

    هم خانواده گردش چیست؟

    هم خانواده گردش چیست؟ گردیدن: به معنی چرخیدن یا حرکت در مسیر های مختلف. گرد: به معنی دور و بر یا محیط اطراف. گردان: کسی یا چیزی که در حال حرکت یا چرخش است. گردنده: موجود یا چیزی که در حال چرخیدن است. گرد آوری: جمع‌ آوری یا فراهم کردن چیزی از نقاط مختلف. گردون: به معنای آسمان یا آفاق، یا به معنای چرخشی که به شکل دایره‌ وار است. هم خانواده تخریب کلاس سوم

    بیشتر بخوانید »
  • هم خانواده تخریب کلاس سوم

    هم خانواده تخریب کلاس سوم

    هم خانواده تخریب کلاس سوم هم‌خانواده کلمه “تخریب” کلمه “تخریب” به معنای آسیب رساندن به چیزی یا ویران کردن آن است و از ریشه “خراب” مشتق شده است. در اینجا به بررسی هم‌خانواده‌های این کلمه، معانی و کاربردهای آن‌ها می‌پردازیم. 1. خراب کلمه “خراب” به معنای ویران و آسیب‌دیده است. این واژه به وضعیت چیزی اشاره دارد که به دلیل عوامل مختلف، از جمله زمان، سهل‌انگاری یا حوادث طبیعی، به حالت ناپایدار یا غیرقابل استفاده درآمده است. مثلاً می‌توان گفت: “این ساختمان خراب شده و نیاز به تعمیر دارد.” 2. خرابی “خرابی” به معنای وضعیت خراب یا ویرانی است. این واژه به…

    بیشتر بخوانید »
  • هم خانواده طویل کلاس چهارم

    هم خانواده طویل کلاس چهارم

    هم خانواده طویل کلاس چهارم کلمه “طویل” به معنی طولانی و بزرگ است و هم‌خانواده‌های آن شامل: طول – به معنی اندازه یا فاصله از یک نقطه به نقطه‌ای دیگر. طولانی – صفتی که به معنای دارای طول زیاد یا مدت زمان زیاد است. طولی – به معنای مربوط به طول یا درازا. این واژه‌ها همگی به مفهوم طول و درازا مرتبط هستند و در زبان فارسی به عنوان هم‌خانواده‌های “طویل” شناخته می‌شوند. هم خانواده زحمت

    بیشتر بخوانید »
  • هم خانواده زحمت

    هم خانواده زحمت

    هم خانواده زحمت کلمات هم‌خانواده با “زحمت” شامل موارد زیر هستند: زحم: به معنای کار و تلاش، به‌ویژه در شرایط دشوار. زحمات: جمع “زحم”، اشاره به تلاش‌ها و زحمت‌های انجام شده دارد. مزاحمت: به معنای ایجاد خلل یا اختلال در آرامش یا جریان کار دیگران. زحام: به معنای شلوغی و تجمع افراد در یک مکان. ازدحام: به معنای تجمع زیاد افراد یا وسایل نقلیه در یک مکان که معمولاً باعث ایجاد ترافیک یا شلوغی می‌شود. هم خانواده بخشش

    بیشتر بخوانید »
  • هم خانواده بخشش

    هم خانواده بخشش

    هم خانواده بخشش کلمه “بخشش” در زبان فارسی دارای چندین هم‌خانواده و مترادف است. این واژه به معنای “دادن” یا “عطا کردن” و همچنین “آمرزش” و “گذشت” به کار می‌رود. در زیر برخی از هم‌خانواده‌های این کلمه آورده شده است: بخشیدن – فعل مربوط به بخشش. بخشنده – کسی که بخشش می‌کند. بخشندگی – صفتی که به ویژگی بخشش اشاره دارد. مترادف‌ها: عطا هدیه انعام احسان کرامت موهبت غفران (در زمینه آمرزش) این کلمات و اصطلاحات، به نوعی به مفهوم بخشش و عطا مرتبط هستند و در متون مختلف به کار می‌روند. هم خانواده حک

    بیشتر بخوانید »
  • هم خانواده حک

    هم خانواده حک

    هم خانواده حک هم خانواده حک:حکاکی-ححکاک-محک کلمه “حک” در زبان فارسی دارای معانی و کاربردهای مختلفی است. در زیر به معنی، مترادف‌ها و متضادهای این کلمه اشاره می‌شود: معنی کلمه “حک” خراشیدن: به معنای ساییدن یا تراشیدن سطحی از یک جسم. تراشیدن: ایجاد نقش یا نوشته‌ای بر روی جسمی سخت. ساییدن: به معنای مالیدن دو جسم به یکدیگر. محو کردن: به معنای پاک کردن یا از بین بردن چیزی. مترادف‌های کلمه “حک” خراشیدن ساییدن تراشیدن بسودن: به معنای ساییدن یا مالیدن. کندن: به معنای جدا کردن یا از بین بردن. متضادهای کلمه “حک” نوشتن: به معنای ایجاد متن یا نقش…

    بیشتر بخوانید »
  • هم خانواده سطح کلاس چهارم

    هم خانواده سطح کلاس چهارم

    هم خانواده سطح کلاس چهارم کلمه “سطح” در زبان فارسی دارای چندین هم‌خانواده است که به معانی مختلفی اشاره دارند. در زیر به برخی از این هم‌خانواده‌ها اشاره می‌کنم: سطح: به معنای یک سطح یا میدان صاف. سطوح: جمع “سطح” که به معنای چندین سطح یا سطوح مختلف است. مسطح: صفتی که به معنای صاف و بدون برآمدگی است. سطحی: به معنای مربوط به سطح یا غیر عمیق. این واژه‌ها و هم‌خانواده‌های آن معمولاً در متون علمی، ادبی و روزمره به کار می‌روند و هر یک می‌تواند در زمینه‌های مختلف معنای خاص خود را داشته باشد. اگر به دنبال اطلاعات…

    بیشتر بخوانید »
دکمه بازگشت به بالا