هم خانواده
-
هم خانواده های کلمه استعداد | معنی مترادف متضاد
هم خانواده های کلمه استعداد مستعد –استعانت معنی کلمه استعداد در فارسی ششم در کتاب فارسی ششم دبستان، کلمه استعداد به معنای توانایی یا آمادگی تعریف شده است. به عبارت دیگر، استعداد توانایی ویژهای است که افراد در زمینههای مختلف دارند. این توانایی میتواند در زمینههای هنری، ورزشی، علمی، یا سایر زمینهها باشد. برای مثال، در درس دهم فارسی ششم، در جمله «او استعداد زیادی در موسیقی دارد»، کلمه استعداد به معنای توانایی موسیقیدان شدن است. در درس یازدهم فارسی ششم، در جمله «او استعداد خدادادی زیادی در ریاضی دارد»، کلمه استعداد به معنای توانایی ذاتی ریاضیدان شدن است. مترادفهای…
بیشتر بخوانید » -
هم خانواده های کلمه اغلب + مترادف و معنی
هم خانواده های کلمه اغلب + مترادف و معنی مغلوب-غالب-غلبه کلمه «اغلب» یکی از پرکاربردترین کلمات در زبان فارسی است. این کلمه به معنای «اکثر اوقات، به طور معمول، غالباً» است. به عبارت دیگر، چیزی که اغلب اتفاق میافتد، چیزی است که در بیشتر مواقع اتفاق میافتد. در این مقاله، قصد داریم به بررسی دقیق معنای کلمه «اغلب» بپردازیم. ابتدا به بررسی مترادفها و متضادهای این کلمه میپردازیم. سپس، کاربردهای مختلف این کلمه را در جمله بررسی میکنیم. در نهایت، چند سوال متداول در مورد این کلمه را پاسخ میدهیم. مترادفهای کلمه «اغلب» مترادفهای کلمه «اغلب» عبارتاند از: معمولاً اکثراً…
بیشتر بخوانید » -
هم خانواده های کلمه نظر + معنی و مترادف
هم خانواده های کلمه نظر + معنی و مترادف ناظر،منظور،نظارت-نظیر-نظرات واژه «نظر» از ارکان پرکاربرد زبان فارسی است که با معانی و ظرایف بیشمار، در تار و پود کلام ما میدرخشد. از بیان یک دیدگاه ساده تا ژرفترین تأملات فلسفی، «نظر» طیف وسیعی از مفاهیم را در بر میگیرد. اما آیا به عمق این کلمه اندیشیدهایم؟ آیا میدانیم معانی مترادف و متضاد «نظر» کداماند و چگونه میتوان از آنها برای غنای سخن خود بهره برد؟ این نوشتار، سفری است ژرف و دقیق به دنیای پرمعنی «نظر». با ما همراه باشید تا با هم این واژه را از زوایای مختلف بکاوییم…
بیشتر بخوانید » -
هم خانواده طبیعی کلاس سوم + معنی متضاد مترادف
هم خانواده طبیعی کلاس سوم + معنی متضاد مترادف طبع مطبوع اطباع معنی کلمه طبیعت طبیعت، یکی از مهمترین مفاهیم در زبان فارسی است. این مفهوم به دو معنای اصلی به کار میرود: معنای اول: جهان هستی، بهطور کلی معنای دوم: محیط طبیعی، بهطور خاص معنی اول طبیعت در معنای اول، طبیعت به معنای جهان هستی، بهطور کلی است. این معنا شامل همه چیزهایی میشود که در جهان وجود دارد، از جمله: پدیدههای فیزیکی، مانند ستارگان، سیارات، زمین، آب، هوا، و آتش پدیدههای زیستی، مانند گیاهان، جانوران، و انسانها پدیدههای اجتماعی، مانند فرهنگ، زبان، و قانون در این معنا، طبیعت…
بیشتر بخوانید » -
هم خانواده های کلمه تعطیل + معنی مترادف
هم خانواده های کلمه تعطیل + معنی مترادف هم خانواده تعطیل کلاس سوم:معطل-تعطیلات زبان فارسی، دریای گسترده و ژرفی است که در هر گوشه آن، گنجینههای بیبدیلی از واژگان و معانی نهفته است. غوطهور شدن در این پهنهی بیکران و کشف ظرافتهای زبانی، سفری لذتبخش و پر معرفت است. امروز، میخواهیم به سراغ یکی از واژگانی برویم که با وجود سادگی ظاهری، عمق و وسعت قابل توجهی دارد: تعطیل. در این مقاله، با هم به بررسی معنی، مترادفها و متضادهای این کلمه میپردازیم و با کاوش در زوایای مختلف آن، دایرهی لغات خود را غنیتر میکنیم. معنی کلمه تعطیل تعطیل،…
بیشتر بخوانید » -
هم خانواده های کلمه فقر + مترادف و معنی
❤️ هم خانواده های کلمه فقر:فقیر – فقرا ❤️ معنای فقر فقر به معنای نداشتن یا کم داشتن مال و ثروت است. فقر می تواند در زمینه های مختلف مانند درآمد، دارایی، مسکن، آموزش، بهداشت و درمان و دسترسی به امکانات رفاهی باشد. مترادف های فقر تنگدستی تهیدستی بینوایی مسکنت نداری نیازمندی مستمندی درویشی متضاد های فقر غنا ثروت بی نیازی آسایش رفاه راحتی خوشبختی نمونه های فقر فردی که درآمد کافی برای تأمین نیازهای اولیه خود مانند غذا، پوشاک و مسکن ندارد. فردی که فاقد مسکن مناسب است. فردی که به دلیل فقر از تحصیل محروم است. فردی که…
بیشتر بخوانید » -
هم خانواده های کلمه نظم + معنی و مترادف
هم خانواده های کلمه نظم کلماتی که از یک ریشه گرفته شده باشند و حروف اصلی آن کلمه در کلمه های هم خانواده اش به ترتیب پشت سر هم بیاید، هم خانواده نامیده می شوند. هم خانواده های کلمه نظم عبارتند از: ناظم: کسی که وظیفه منظم کردن و ترتیب دادن کارها را بر عهده دارد. منظم: به چیزی گفته می شود که منظم و مرتب باشد. نظام: به مجموعه ای از قوانین و مقررات که برای اداره امور یک جامعه یا سازمان وضع شده است، گفته می شود. تنظیم: به عمل مرتب کردن و ترتیب دادن چیزی گفته می شود. انضباط: به نظم و…
بیشتر بخوانید » -
هم خانواده کلمه غایب +معنی و مترادف
هم خانواده کلمه غایب +معنی و مترادف:غیبت-غیاب معنی کلمه غایب کلمه غایب در لغت به معنای “آنکه حاضر نباشد” است. این کلمه از ریشه عربی “غَیْب” گرفته شده است که به معنای “پنهان” و “مخفی” است. مترادف های کلمه غایب مترادف های کلمه غایب عبارتند از: مفقود غیرموجود نهان ناپدید معدوم گمشده متضاد های کلمه غایب متضاد های کلمه غایب عبارتند از: حاضر موجود پیدا پدیدار نمایان مشهود عیان معلوم مشهود مثال های استفاده از کلمه غایب دانش آموز غایب کلاس را از دست داد. پدرم امروز در جلسه شرکت نکرد و غایب بود. او در مراسم تشییع جنازه غایب…
بیشتر بخوانید » -
هم خانواده کلمه ضربان + معنی و مترادف
هم خانواده کلمه ضربان:ضرب-ضربه معنی کلمه ضربان کلمه «ضربان» در زبان فارسی به معنای «تپیدن»، «تکان خوردن»، «حرکت منظم و تکرارشونده»، «موج»، «لرزش» و «تکان» است. این کلمه معمولاً در مورد حرکات منظم و تکرارشونده ای به کار می رود که به صورت موج یا لرزش در می آیند. مترادف های کلمه ضربان مترادف های کلمه ضربان عبارتند از: تپش کوبش تابش ارتعاش جنبش لرزش موج نوسان پرش متضاد های کلمه ضربان متضاد های کلمه ضربان عبارتند از: سکون آرامش بیحرکتی سکوت خاموشی ثبات ایستایی توقف مثالهایی از کاربرد کلمه ضربان ضربان قلب ضربان نبض ضربان موج ضربان تار ضربان…
بیشتر بخوانید » -
هم خانواده اخطار کلاس سوم
هم خانواده اخطار کلاس سوم :خطر-مخاطره معنی اخطار واژه “اخطار” در زبان فارسی به معنای “یادآوری کردن، هشدار دادن، آگاه کردن از خطر یا ضرر احتمالی” است. این واژه از ریشه عربی “خَطر” گرفته شده است. مترادف های اخطار مترادف های اخطار عبارتند از: هشدار تذکر یادآوری آگاهی دادن برحذر کردن بیم دادن تهدید کردن مواظب کردن مواظبت کردن متضاد های اخطار متضاد های اخطار عبارتند از: بی توجهی غفلت فراموشی بی خبر بودن بی اطلاعی ناآگاهی بی پروایی جسارت گستاخی مثال های کاربرد اخطار پلیس به رانندگان اخطار کرد که از سرعت مطمئنه تجاوز نکنند. مربی به بازیکنانش اخطار…
بیشتر بخوانید »