هم خانواده

هم خانواده

در این بخش از سایت، ما به دسته‌بندی کلمات هم‌خانواده می‌پردازیم. هدف این است که به کمک این محتوا، کاربران بتوانند به آسانی هم‌خانواده‌های کلمات مختلف را پیدا کنند و با ریشه و ترکیبات آن‌ها آشنا شوند.

  • هم خانواده اشتیاق کلاس سوم

    هم خانواده اشتیاق کلاس سوم

    هم خانواده اشتیاق کلاس سوم: مشتاق، مشوق، تشویق مشتاق مشتاق به معنای فردی است که علاقه و اشتیاق زیادی به چیزی یا کسی دارد… مشوق مشوق به معنای چیزی یا کسی است که باعث ایجاد انگیزه یا ترغیب دیگران… تشویق تشویق به معنای تحسین و ترغیب کسی برای ادامه تلاش یا انجام بهتر کار… مترادف‌ های مشتاق: علاقه‌مند شیفته آرزومند خواهان منتظر متضاد های مشتاق: بی‌علاقه بی‌میل گریزان نفرت‌زده بی‌تفاوت   هم خانواده احتیاج هم خانواده هاجر هم خانواده اشتراک هم خانواده ضخامت هم خانواده معاش

    بیشتر بخوانید »
  • هم خانواده معاش

    هم خانواده معاش

    هم خانواده معاش با توجه به ریشه‌ی «عاش» (که به معنای زندگی کردن و گذراندن زندگی است)، هم‌خانواده‌های واژه‌ی «معاش» عبارتند از: عیش عیش به معنای زندگی کردن با لذت، خوشی و رفاه است. این واژه معمولاً برای توصیف حالاتی استفاده می‌شود که در آن فرد از زندگی خود رضایت و شادی کامل دارد؛ مانند “عیش و نوش” یا “عیش خوشی داشتن”. معاشرت معاشرت به معنای برقراری ارتباط و تعامل اجتماعی با دیگران است. این واژه برای توصیف رفتارها و روابط دوستانه، خانوادگی یا اجتماعی به کار می‌رود؛ مانند معاشرت با دوستان یا افراد جدید. معیشت معیشت به معنای شیوه…

    بیشتر بخوانید »
  • هم خانواده جاری فارسی هفتم

    هم خانواده جاری فارسی هفتم

    هم خانواده جاری:جریان-مجاری-مجرا جریان جریان به معنای حرکت مداوم و پیوسته چیزی در مسیر مشخص است. این واژه می‌تواند به حرکت فیزیکی مانند جریان آب در رودخانه یا به مفاهیم انتزاعی مانند جریان اطلاعات و جریان زندگی اشاره داشته باشد. مجاری مجاری جمع “مجرا” و به معنای مسیرها یا راه‌هایی است که جریان‌ها از آن عبور می‌کنند. این واژه می‌تواند به مسیرهای فیزیکی مانند مجاری آب یا مجاری تنفسی یا به مسیرهای غیرملموس مانند مجاری اداری اشاره داشته باشد. مجرا مجرا به معنای راه یا کانالی است که چیزی از آن عبور می‌کند. این واژه اغلب برای مسیرهای فیزیکی مانند…

    بیشتر بخوانید »
  • هم خانواده عجز

    هم خانواده عجز

    هم خانواده عجز عبارت “هم خانواده عجز” به مجموعه‌ای از کلمات مرتبط از یک ریشه زبانی اشاره دارد. واژگان هم‌خانواده “عجز” در زبان فارسی عبارت‌اند از: عاجز عاجز به معنای فردی است که توانایی انجام کاری را ندارد یا در برابر شرایط خاص ناتوان است. این واژه می‌تواند به ضعف فیزیکی، فکری یا احساسی اشاره داشته باشد؛ مانند فردی عاجز از پاسخ به سؤال یا کمک به دیگران. معجزه معجزه به معنای رخدادی خارق‌العاده و فراتر از توانایی‌های بشری است که اغلب به قدرت الهی نسبت داده می‌شود. این واژه برای توصیف وقایعی که قوانین طبیعی را نقض می‌کنند، به…

    بیشتر بخوانید »
  • هم خانواده حیاط

    هم خانواده حیاط

    هم خانواده حیاط در زبان فارسی، شناخت واژگان هم‌خانواده به درک بهتر معانی و ساختار کلمات کمک می‌کند. یکی از این واژگان، “حیاط” است که در این مقاله به بررسی هم‌خانواده‌ های آن می‌پردازیم. واژگان هم‌خانواده با “حیاط” شامل کلماتی هستند که از همان ریشه “حَیَاة” مشتق شده‌اند. برخی از این کلمات عبارت‌اند از: محوطه محوطه به معنای فضای باز و مشخصی است که معمولاً با مرزهای فیزیکی محدود شده است. این واژه برای توصیف مناطقی مانند محوطه دانشگاه، محوطه باغ یا محوطه کارگاه استفاده می‌شود و اغلب به فضایی اشاره دارد که کاربرد خاصی دارد. حیطه حیطه به معنای…

    بیشتر بخوانید »
  • هم خانواده ملت

    هم خانواده ملت

    هم خانواده ملت کلمهٔ «مِلَّت» از ریشهٔ عربی «مِلَّة» به معنای گروهی از مردم با دین، آیین یا ملیت مشترک است. کلمات هم‌خانواده با «مِلَّت» عبارت‌اند از: مِلّی: منسوب به ملت؛ مربوط به یک کشور یا قوم خاص. مِلّیَّت: وابستگی به یک ملت؛ هویت ملی. تَملُّت: پیروی از یک ملت یا آیین. این کلمات همگی از ریشهٔ «مِلَّة» مشتق شده و با مفاهیم مرتبط با ملت و ملیت در ارتباط هستند. هم خانواده اشرف

    بیشتر بخوانید »
  • هم خانواده اشرف

    هم خانواده اشرف

    هم خانواده اشرف کلمهٔ «اَشرَف» از ریشهٔ عربی «شَرَف» به معنای بزرگواری، نجابت و والامقامی است. کلمات هم‌خانواده با «اَشرَف» عبارت‌اند از: شریف: بزرگوار، نجیب و دارای مقام والا. شرف: بزرگواری، نجابت و مقام بلند. اشراف: جمع «شریف»، به معنای بزرگان و افراد بلندمرتبه. شرافت: بزرگواری، نجابت و اصالت. مشرف: ناظر، مطلع و کسی که بر چیزی اشراف دارد. تشریف: افتخار و بزرگواری؛ همچنین به معنای حضور یافتن در جایی با احترام. این کلمات همگی از ریشهٔ «شَرَف» مشتق شده و با مفاهیم بزرگواری، نجابت و مقام والا مرتبط هستند. هم خانواده احتیاج

    بیشتر بخوانید »
  • هم خانواده احتیاج

    هم خانواده احتیاج

    هم خانواده احتیاج کلمهٔ «احتیاج» از ریشهٔ عربی «حوج» به معنای نیاز و حاجت است. کلمات هم‌خانواده با «احتیاج» عبارت‌اند از: محتاج: کسی که به چیزی نیازمند است. حوایج: جمع حاجت، به معنای نیازها و خواسته‌ها. حاجت: نیاز، خواسته یا درخواست. این کلمات همگی از ریشهٔ «حوج» مشتق شده و با مفهوم نیاز و ضرورت مرتبط هستند. هم خانواده هاجر

    بیشتر بخوانید »
  • هم خانواده اشتراک

    هم خانواده اشتراک

    هم خانواده اشتراک کلمه «اشتراک» از ریشه عربی «شَرَکَ» به معنای شریک شدن و سهیم شدن است. واژه‌های هم‌خانواده با «اشتراک» عبارت‌اند از: شَرِکَ: یک فعل عربی که به معنای شریک شدن یا سهیم شدن است. این فعل در متن‌های ادبی و مذهبی کاربرد زیادی دارد. شریک: اسم به معنای هم‌دست یا هم‌پیمان، کسی که در یک فعالیت، مسئولیت یا دارایی با دیگری سهیم است. شرکت: می‌تواند به معنای عمل هم‌کاری باشد، یا به یک مؤسسه یا نهادی اشاره کند که توسط چند نفر برای انجام یک فعالیت اقتصادی یا غیره تأسیس شده است. مشارکت: به معنای شرکت در کاری…

    بیشتر بخوانید »
  • هم خانواده ضخامت

    هم خانواده ضخامت

    هم خانواده ضخامت واژه “ضخامت” از ریشه “ضَخْم” آمده است. این ریشه به معنای بزرگ، کلفت یا حجیم است و از آن واژه‌هایی با معانی مشابه و مربوط به اندازه و وضعیت فیزیکی تولید می‌شود. ضخیم هم خانواده معاش هم خانواده خرج هم خانواده عجز

    بیشتر بخوانید »
دکمه بازگشت به بالا