هم خانواده

هم خانواده

در این بخش از سایت، ما به دسته‌بندی کلمات هم‌خانواده می‌پردازیم. هدف این است که به کمک این محتوا، کاربران بتوانند به آسانی هم‌خانواده‌های کلمات مختلف را پیدا کنند و با ریشه و ترکیبات آن‌ها آشنا شوند.

  • هم خانواده موذی

    هم خانواده موذی

    هم خانواده موذی کلمهٔ «موذی» در زبان فارسی به معنای آزاردهنده و بدذات است. واژه‌های هم‌خانوادهٔ آن عبارت‌اند از: موذیانه: به صورت آزاردهنده و بدذات. موذی‌گری: رفتار یا عمل آزاردهنده و بدذات. این واژه‌ها همگی از ریشهٔ «موذی» مشتق شده و مفاهیمی مرتبط با آزار و بدذات بودن دارند. هم خانواده آموزگار کلاس سوم

    بیشتر بخوانید »
  • هم خانواده آموزگار کلاس سوم

    هم خانواده آموزگار کلاس سوم

    هم خانواده آموزگار کلاس سوم کلمهٔ «آموزگار» از ریشهٔ فارسی «آموز» به معنای یاد دادن و تعلیم است. واژه‌های هم‌خانوادهٔ آن عبارت‌اند از: آموزش: فرآیند یاد دادن و یادگیری. آموزشگاه: مکانی برای یادگیری و تعلیم. آموزنده: کسی که آموزش می‌دهد. هم خانواده پرورش

    بیشتر بخوانید »
  • هم خانواده پرورش

    هم خانواده پرورش

    هم خانواده پرورش کلمهٔ «پرورش» از ریشهٔ فارسی «پرور» به معنای تربیت و رشد دادن است. واژه‌های هم‌خانوادهٔ آن عبارت‌اند از: پروردن: به معنای تربیت کردن یا رشد دادن. پرورده: به معنای تربیت‌شده یا رشد‌یافته. پرورگار: به معنای خداوند یا آفریننده. پرورانیدن: به معنای پرورش دادن یا تربیت کردن. این واژه‌ها همگی از ریشهٔ «پرور» مشتق شده و مفاهیمی مرتبط با تربیت و رشد دارند. هم خانواده شغل کلاس سوم

    بیشتر بخوانید »
  • هم خانواده شغل کلاس سوم

    هم خانواده شغل کلاس سوم

    هم خانواده شغل کلاس سوم کلمهٔ «شغل» از ریشهٔ عربی «ش-غ-ل» مشتق شده است. واژه‌های هم‌خانوادهٔ آن عبارت‌اند از: شاغل: کسی که به کاری مشغول است. مشغول: در حال انجام کار یا فعالیت. اشتغال: حالت یا فرآیند مشغول بودن به کاری. مشغله: کارها و وظایف متعدد که فرد به آن‌ها مشغول است. این واژه‌ها همگی از ریشهٔ «ش-غ-ل» مشتق شده و مفاهیمی مرتبط با کار و فعالیت دارند. هم خانواده منتظر کلاس سوم

    بیشتر بخوانید »
  • هم خانواده منتظر کلاس سوم

    هم خانواده منتظر کلاس سوم

    هم خانواده منتظر کلاس سوم کلمهٔ «منتظر» از ریشهٔ عربی «ن-ظ-ر» مشتق شده است. واژه‌های هم‌خانوادهٔ آن عبارت‌اند از: انتظار: به معنای چشم‌به‌راه بودن یا در حالت منتظر بودن. نظر: به معنای دیدگاه یا عقیده. ناظر: به معنای مشاهده‌کننده یا کسی که بر چیزی نظارت می‌کند. منظره: به معنای چشم‌انداز یا دیدگاه. مناظره: به معنای بحث و گفت‌وگوی دو یا چند نفر دربارهٔ موضوعی. این واژه‌ها همگی از ریشهٔ «ن-ظ-ر» مشتق شده و مفاهیمی مرتبط با دیدن، نظارت و انتظار دارند. هم خانواده تعجب کلاس سوم

    بیشتر بخوانید »
  • هم خانواده کلمه راحت

    هم خانواده کلمه راحت

    هم خانواده کلمه راحت کلمهٔ «راحت» از ریشهٔ عربی «ر-و-ح» مشتق شده است. واژه‌های هم‌خانوادهٔ آن عبارت‌اند از: استراحت: به معنای آسودن و رفع خستگی. راحتی: حالت آسایش و آرامش. مُستَریح: کسی که در حالت آسایش و راحتی است. هم معنی ماهرانه

    بیشتر بخوانید »
  • هم معنی ماهرانه

    هم معنی ماهرانه

    هم معنی ماهرانه کلمهٔ «ماهرانه» به معنای انجام کاری با مهارت و استادی است. برخی از مترادف‌های این واژه عبارت‌اند از: استادانه بامهارت رندانه زیرکانه متبحرانه مدبرانه این واژه‌ها همگی به انجام کاری با مهارت و دقت اشاره دارند. هم معنی باعث کلاس سوم

    بیشتر بخوانید »
  • هم معنی باعث کلاس سوم

    هم معنی باعث کلاس سوم

    هم معنی باعث کلاس سوم در کتاب فارسی پایهٔ سوم دبستان، کلمهٔ «باعث» به معنای «دلیل» یا «سبب» آمده است. هم معنی ضایع مکن

    بیشتر بخوانید »
  • هم خانواده تعیین

    هم خانواده تعیین

    هم خانواده تعیین کلمهٔ «تعیین» از ریشهٔ عربی «عین» به معنای «مشخص کردن» یا «معین کردن» است. برخی از واژه‌های هم‌خانواده با «تعیین» عبارت‌اند از: معین: به معنای مشخص یا تعیین‌شده. تعین: به معنای مشخص شدن یا تعیین شدن. هم خانواده اسیر

    بیشتر بخوانید »
  • کلمات هم نویسه و کلمات هم آوا

    کلمات هم نویسه و کلمات هم آوا

    کلمات هم نویسه و کلمات هم آوا کلمات هم‌نویسه، واژه‌هایی هستند که از نظر نوشتاری یکسان‌اند، اما تلفظ و معنای متفاوتی دارند. در کتاب فارسی پایهٔ چهارم دبستان، دانش‌آموزان با این نوع کلمات آشنا می‌شوند. برخی از کلمات هم‌نویسهٔ مطرح‌شده در این مقطع عبارت‌اند از: شیر: می‌تواند به معنای حیوان درنده یا نوشیدنی سفیدرنگ باشد. سیر: به معنای نوعی سبزی یا حالت بی‌نیازی از غذا. شکر: به معنای قدردانی یا مادهٔ شیرین‌کننده. گاز: به معنای سوخت یا عمل گاز گرفتن. خیر: به معنای خوبی یا پاسخ منفی. تنگ: به معنای باریک یا ظرفی برای مایعات. ریش: به معنای موی صورت…

    بیشتر بخوانید »
دکمه بازگشت به بالا