هم خانواده

هم خانواده

در این بخش از سایت، ما به دسته‌بندی کلمات هم‌خانواده می‌پردازیم. هدف این است که به کمک این محتوا، کاربران بتوانند به آسانی هم‌خانواده‌های کلمات مختلف را پیدا کنند و با ریشه و ترکیبات آن‌ها آشنا شوند.

  • هم معنی عادت

    هم معنی عادت

    هم معنی عادت کلمه «عادت» در زبان فارسی به معنای رفتار یا عملی است که به‌طور مکرر انجام می‌شود و معمولاً به صورت ناخودآگاه رخ می‌دهد. هم‌خانواده‌ها و مترادف‌های این واژه عبارت‌اند از: خلق‌وخوی: به معنای طبیعت یا ویژگی‌های رفتاری فرد. داب: به معنای روش یا شیوهٔ معمول. رسم: به معنای سنت یا آیین. سنت: به معنای روش یا شیوهٔ معمول در یک جامعه. آیین: به معنای رسم یا سنت. الفت: به معنای انس یا محبت. انس: به معنای الفت یا نزدیکی. حیض: به معنای عادت ماهانهٔ زنان. این واژه‌ها همگی با مفهوم رفتارهای تکراری و ویژگی‌های رفتاری مرتبط هستند.…

    بیشتر بخوانید »
  • هم خانواده علم

    هم خانواده علم

    هم خانواده علم کلمه «علم» در زبان فارسی به معنای دانش و آگاهی است. هم‌خانواده‌های این واژه عبارت‌اند از: عالم: دانشمند یا کسی که دارای علم و دانش است. معلم: فردی که علم و دانش را به دیگران می‌آموزد. تعلیم: فرآیند آموزش و یاد دادن علم. علوم: جمع «علم»، به معنای مجموعه‌ای از دانش‌ها و رشته‌های علمی. معلوم: چیزی که شناخته شده یا مشخص است. این واژه‌ها همگی با مفهوم دانش، آموزش و آگاهی مرتبط هستند. هم خانواده های کلمه نظر + معنی و مترادف

    بیشتر بخوانید »
  • هم خانواده های کلمه نظر

    هم خانواده های کلمه نظر + معنی و مترادف

    هم خانواده های کلمه نظر + معنی و مترادف کلمه «نظر» در زبان فارسی به معنای دیدگاه، عقیده یا رأی است. هم‌خانواده‌های این واژه عبارت‌اند از: نظارت: به معنای مراقبت و بررسی دقیق. ناظر: فردی که نظارت می‌کند. منظور: آنچه که در نظر گرفته شده است. نظیر: مشابه یا مانند. نظرات: جمع «نظر»، به معنای دیدگاه‌ها یا عقاید. این واژه‌ها همگی با مفهوم دیدگاه، عقیده و نظارت مرتبط هستند. واژه «نظر» از ارکان پرکاربرد زبان فارسی است که با معانی و ظرایف بی‌شمار، در تار و پود کلام ما می‌درخشد. از بیان یک دیدگاه ساده تا ژرف‌ترین تأملات فلسفی، «نظر»…

    بیشتر بخوانید »
  • هم خانواده معرفت

    هم خانواده معرفت

    هم خانواده معرفت کلمه «معرفت» در زبان فارسی به معنای «شناخت» یا «دانش» است. هم‌خانواده‌های این واژه عبارت‌اند از: معارف: جمع «معرفت»، به معنای مجموعه‌ای از دانش‌ها و علوم. عرف: به معنای آگاهی یا دانش. عارف: به معنای کسی که دارای معرفت و دانش عمیق است. عرفان: به معنای دانش و شناخت عمیق، به‌ویژه در زمینه‌های معنوی. این واژه‌ها همگی با مفهوم شناخت و دانش مرتبط هستند. هم خانواده شاکی

    بیشتر بخوانید »
  • هم خانواده تقسیم

    هم خانواده تقسیم

    هم خانواده تقسیم کلمه «تقسیم» در زبان فارسی به معنای بخش کردن یا تقسیم‌بندی است. هم‌خانواده‌های این کلمه عبارت‌اند از: قسمت: بخش یا سهمی از کل. قسم: سوگند یا عهد. قاسم: نامی که به معنای تقسیم‌کننده است. مقسوم: چیزی که تقسیم شده است. این کلمات همگی با مفهوم تقسیم‌بندی و بخش کردن مرتبط هستند. کلمات هم خانواده و متضاد درس آواز گنجشک

    بیشتر بخوانید »
  • هم خانواده لذیذ

    هم خانواده لذیذ

    هم خانواده لذیذ کلمه «لذیذ» در زبان فارسی به معنای خوش‌طعم و خوش‌مزه است. هم‌خانواده‌های این کلمه عبارت‌اند از: لذت: احساس خوشایند و رضایت‌بخش. التذاذ: تجربه یا احساس لذت. تَلَذُّذ: حالت یا عمل لذت بردن. لذّت: همانند «لذت»، به معنای خوشی و رضایت. این کلمات همگی با مفهوم خوشی و لذت مرتبط هستند. هم خانواده شگفت زده

    بیشتر بخوانید »
  • هم خانواده شگفت زده

    هم خانواده شگفت زده

    هم خانواده شگفت زده کلمه «شگفت‌زده» از ریشه «شگفت» به معنای تعجب و حیرت است. کلمات هم‌خانواده با «شگفت‌زده» عبارت‌اند از: شگفت: تعجب، حیرت شگفتی: حالت تعجب و حیرت شگفت‌انگیز: چیزی که باعث تعجب می‌شود شگفت‌آور: حیرت‌انگیز، تعجب‌آور این کلمات همگی از ریشه «شگفت» مشتق شده‌اند و با مفاهیم مرتبط با تعجب و حیرت در ارتباط هستند. هم خانواده سعادت کلاس سوم

    بیشتر بخوانید »
  • هم خانواده سعادت کلاس سوم

    هم خانواده سعادت کلاس سوم

    هم خانواده های کلمه “سعادت” کلمه «سعادت» به معنای خوشبختی و نیک‌بختی است. کلمات هم‌خانواده با «سعادت» عبارت‌اند از: سعید: خوشبخت سعد: خوشبختی مسعود: خوشبخت سعادتمند: دارای سعادت، خوشبخت سعدی: منسوب به سعد، نام شاعر معروف این کلمات همگی از ریشه «سعد» مشتق شده‌اند و با مفاهیم مرتبط با خوشبختی و نیک‌بختی در ارتباط هستند. هم خانواده سعادت کلاس سوم هم خانواده اشتیاق کلاس سوم

    بیشتر بخوانید »
  • هم خانواده مساعی

    هم خانواده مساعی

    هم خانواده مساعی کلمه «مساعی» جمع «مسعی» و «سعی» است و به معنای کوشش‌ها و تلاش‌ها می‌باشد. کلمات هم‌خانواده با «مساعی» عبارت‌اند از: سعی: کوشش، تلاش ساعی: کوشنده، تلاشگر مسعی: محل سعی، مسیر بین صفا و مروه در مناسک حج مسعاه: کوشش، تلاش مساع: جمع مسعاه این کلمات همگی از ریشه «سعی» مشتق شده‌اند و با مفاهیم مرتبط با کوشش و تلاش در ارتباط هستند. هم خانواده طب

    بیشتر بخوانید »
  • هم خانواده طب

    هم خانواده طب

    هم خانواده طب کلمه «طب» به معنای پزشکی است و کلمات هم‌خانواده آن عبارت‌اند از: طبیب: پزشک طبابت: عمل پزشکی مطب: محل کار پزشک اطبا: جمع طبیب، پزشکان این کلمات همگی از ریشه «طب» مشتق شده‌اند و با مفاهیم مرتبط با پزشکی و درمان در ارتباط هستند. هم خانواده خاطرات کلاس سوم

    بیشتر بخوانید »
دکمه بازگشت به بالا