هم خانواده
-
هم معنی گویا کلاس سوم ابتدایی
هم معنی گویا کلاس سوم ابتدایی کلمهٔ «گویا» در زبان فارسی دارای معانی مختلفی است که بسته به زمینهٔ استفاده، میتواند به معانی زیر اشاره داشته باشد: سخنگو یا ناطق: به معنای موجودی که توانایی سخن گفتن دارد. هممعنیها: گوینده، سخنگو، ناطق. واضح یا روشن: به معنای چیزی که بهوضوح قابل درک یا مشاهده است. هممعنیها: روشن، شیوا، صریح، واضح. قید برای بیان احتمال یا گمان: به معنای «به نظر میرسد» یا «ظاهراً». هممعنیها: انگار، ظاهراً، گوئیا، گویی، مثل اینکه، محتملاً. بنابراین، بسته به زمینهٔ جمله، «گویا» میتواند به یکی از معانی فوق اشاره داشته باشد. هم معنی اطراف
بیشتر بخوانید » -
هم خانواده درس سوم کلاس سوم
هم خانواده درس سوم کلاس سوم کلمهٔ «درس» از ریشهٔ «درسیدن» به معنای آموختن و یاد گرفتن است. کلمات همخانوادهٔ آن عبارتاند از: مدرسه: مکان آموزش و یادگیری. مدرس: آموزگار یا کسی که درس میدهد. تدریس: عمل آموزش دادن یا درس دادن. دروس این کلمات همگی از ریشهٔ مشترک «درس» مشتق شدهاند و به مفاهیم مرتبط با آموزش و یادگیری اشاره دارند. هم خانواده علمی
بیشتر بخوانید » -
هم خانواده تشویق کلاس چهارم
هم خانواده تشویق کلاس چهارم کلمه «تشویق» در زبان فارسی به معنای ترغیب و ترغیب کردن است. همخانوادههای این کلمه عبارتاند از: مشوق: فرد یا چیزی که دیگران را به انجام کاری ترغیب میکند. شوق: احساس علاقه و تمایل شدید به انجام کاری. مشتاق: فردی که به چیزی علاقهمند و خواهان آن است. اشتیاق: احساس علاقه و تمایل شدید به چیزی. این کلمات همگی از ریشه «شوق» مشتق شده و با کلمه «تشویق» همخانواده هستند. هم خانواده عقل
بیشتر بخوانید » -
هم خانواده عقل
هم خانواده عقل کلمه «عقل» در زبان فارسی به معنای «هوش»، «خِرَد» و «دانایی» است. همخانوادههای این کلمه عبارتاند از: عاقل: فردی که دارای عقل و خرد است. معقول: چیزی که با عقل و منطق سازگار است. عقلانی: مرتبط با عقل و خرد. تعقّل: بهکارگیری عقل و خرد در تصمیمگیری. همچنین، مترادفهای «عقل» عبارتاند از: خرد هوش دانایی فهم معرفت ذکاوت این کلمات همگی از ریشه «عقل» مشتق شده و با آن همخانواده هستند. هم خانواده مریض
بیشتر بخوانید » -
هم معنی منبع
هم معنی منبع کلمه «منبع» در زبان فارسی به معنای «چشمه»، «سرچشمه»، «اصل»، «منشأ» و «ماخذ» است. هممعنیهای این کلمه عبارتاند از: چشمه: محل خروج آب از زمین. سرچشمه: منبع یا آغازگاه چیزی. اصل: مبدا یا منشا. منشأ: منبع یا آغازگاه چیزی. ماخذ: منبع یا مرجع. این کلمات در زمینههای مختلف بهعنوان مترادفهای «منبع» بهکار میروند. هم معنی لطف کلاس ششم
بیشتر بخوانید » -
هم خانواده مریض
هم خانواده مریض کلمه «مریض» در زبان فارسی به معنای «بیمار» است و از ریشه عربی «مرض» به معنای بیماری گرفته شده است. همخانوادههای این کلمه عبارتاند از: مرض: بیماری امراض: جمع «مرض» به معنای بیماریها مریضی: حالت یا دوره بیماری این کلمات همگی از ریشه «مرض» مشتق شده و با کلمه «مریض» همخانواده هستند. هم خانواده عشق
بیشتر بخوانید » -
هم خانواده معرفی
هم خانواده معرفی کلمات همخانواده کلماتی هستند که از یک ریشه مشترک گرفته شده و حروف اصلی آنها به ترتیب در کلمات همخانوادهشان تکرار میشوند. این کلمات معمولاً از نظر معنایی نیز به هم نزدیک هستند. برای کلمه «معرفی»، همخانوادههای زیر وجود دارند: معرف: کسی که معرفی میکند. عرف تعریف هم خانواده شرط
بیشتر بخوانید » -
هم معنی لطف کلاس ششم
هم معنی لطف کلاس ششم در کتاب فارسی کلاس ششم، واژه «لطف» به معنای مهربانی و نیکی است. همخانوادههای این واژه عبارتاند از: لطیف: نرم و ظریف. لطافت: نرمی و ظرافت. لطیفه: شوخی یا داستان کوتاه و خندهدار. الطاف: جمع «لطف» به معنای مهربانیها و نیکیها. این واژهها همگی با مفهوم مهربانی، نیکی و ظرافت مرتبط هستند. هم معنی معتدل کلاس چهارم
بیشتر بخوانید » -
هم خانواده شرط
هم خانواده شرط کلمه «شرط» در زبان فارسی به معنای توافق یا الزام برای انجام کاری است. همخانوادههای این واژه عبارتاند از: شرایط: جمع «شرط» به معنای الزامات یا توافقات. مشروط: وابسته به یک شرط یا توافق. مشروطه: نظام حکومتی که در آن پادشاه یا رئیسجمهور محدود به قوانین و مقررات است. این واژهها همگی با مفهوم توافق، الزام و محدودیت مرتبط هستند هم خانواده تجلی کلاس ششم درس ستایش
بیشتر بخوانید » -
هم خانواده تجلی کلاس ششم درس ستایش
هم خانواده تجلی کلاس ششم درس ستایش در درس «ستایش» فارسی ششم ابتدایی، واژهٔ «تجلی» به معنای «ظهور» یا «آشکار شدن» بهکار رفته است. همخانوادههای این واژه عبارتاند از: جلا متجلی: صفت به معنای نمایانشده یا ظاهرشده. هم خانواده استقلال
بیشتر بخوانید »