هم خانواده

هم خانواده

در این بخش از سایت، ما به دسته‌بندی کلمات هم‌خانواده می‌پردازیم. هدف این است که به کمک این محتوا، کاربران بتوانند به آسانی هم‌خانواده‌های کلمات مختلف را پیدا کنند و با ریشه و ترکیبات آن‌ها آشنا شوند.

  • هم خانواده مقاوم

    هم خانواده مقاوم

    هم خانواده مقاوم کلاس پنجم در زبان فارسی، کلمات هم‌خانواده نقش مهمی در غنای زبانی و تقویت دایره واژگان ایفا می‌کنند. یکی از واژگان پرکاربرد در این زبان، “مقاوم” است که کلمات هم‌خانواده متعددی دارد. در این مقاله، به بررسی کلمات هم‌خانواده با “مقاوم” و نقش آن‌ها در زبان فارسی می‌پردازیم. تعریف کلمات هم‌خانواده مفهوم کلمات هم‌خانواده کلمات هم‌خانواده به واژگانی گفته می‌شود که از یک ریشه مشترک نشأت گرفته و معانی مرتبطی دارند. این کلمات با افزودن پیشوندها، پسوندها یا تغییرات جزئی در ساختار، شکل می‌گیرند. اهمیت کلمات هم‌خانواده در زبان فارسی استفاده از کلمات هم‌خانواده به گوینده و…

    بیشتر بخوانید »
  • هم خانواده افکار

    هم خانواده افکار

    هم خانواده افکار در زبان فارسی، کلمات هم‌خانواده نقش مهمی در غنای زبانی و تقویت دایره واژگان ایفا می‌کنند. یکی از واژگان پرکاربرد در این زبان، فکر است که کلمات هم‌خانواده متعددی دارد. در این مقاله، به بررسی کلمات هم‌خانواده با فکر و نقش آن‌ها در زبان فارسی می‌پردازیم. تعریف کلمات هم‌خانواده مفهوم کلمات هم‌خانواده کلمات هم‌خانواده به واژگانی گفته می‌شود که از یک ریشه مشترک نشأت گرفته و معانی مرتبطی دارند. این کلمات با افزودن پیشوندها، پسوندها یا تغییرات جزئی در ساختار، شکل می‌گیرند. اهمیت کلمات هم‌خانواده در زبان فارسی استفاده از کلمات هم‌خانواده به گوینده و نویسنده امکان…

    بیشتر بخوانید »
  • هم خانواده رفت

    هم خانواده رفت

    هم خانواده رفت در زبان فارسی، شناخت کلمات هم‌خانواده به درک بهتر معانی و ساختار جملات کمک شایانی می‌کند. یکی از افعال پرکاربرد در فارسی، فعل “رفت” است که کلمات هم‌خانواده متعددی دارد. در این مقاله، به بررسی کلمات هم‌خانواده “رفت” و نقش آن‌ها در زبان فارسی می‌پردازیم. تعریف کلمات هم‌خانواده کلمات هم‌خانواده به واژگانی گفته می‌شود که از یک ریشه یا بن مشترک ساخته شده‌اند و در معنا یا ساختار با یکدیگر ارتباط دارند. این کلمات می‌توانند از طریق افزودن پیشوند، پسوند یا تغییرات در بن اصلی شکل بگیرند. اهمیت شناخت کلمات هم‌خانواده در زبان فارسی شناخت کلمات هم‌خانواده…

    بیشتر بخوانید »
  • هم خانواده فارغ

    هم خانواده فارغ

    هم خانواده فارغ مقدمه: اهمیت شناخت کلمات هم‌خانواده در زبان فارسی در زبان فارسی، کلمات هم‌خانواده نقش مهمی در غنای واژگان و درک عمیق‌تر متون دارند. شناخت این کلمات به ما کمک می‌کند تا ارتباطات معنایی بین واژه‌ها را بهتر درک کنیم و از آن‌ها در نوشتار و گفتار خود بهره ببریم. تعریف کلمات هم‌خانواده و نقش آن‌ها در زبان کلمات هم‌خانواده به واژه‌هایی گفته می‌شود که از یک ریشه مشترک مشتق شده‌اند و دارای معانی مرتبط یا مشابهی هستند. این کلمات با افزودن پیشوندها، پسوندها یا تغییرات جزئی در ساختار، معانی جدیدی پیدا می‌کنند. شناخت این واژه‌ها به درک…

    بیشتر بخوانید »
  • هم خانواده حمله کلاس چهارم

    هم خانواده حمله کلاس چهارم

    هم خانواده حمله کلمهٔ «حمله» در زبان فارسی دارای معانی و کاربردهای مختلفی است. در ادامه، اطلاعات مربوط به این واژه را در منابع مختلف ارائه می‌دهیم: معنی کلمه «حمله» در منابع مختلف: لغت‌نامهٔ دهخدا: در این لغت‌نامه، «حمله» به معنای یورش، هجوم، تاخت و تاز و تعرض آمده است. فرهنگ فارسی: در این فرهنگ، «حمله» به معنای یورش، هجوم، تاخت و تاز و تعرض ذکر شده است. فرهنگ معین: در این فرهنگ، «حمله» به معنای یورش، هجوم، تاخت و تاز و تعرض آمده است. فرهنگ عمید: در این فرهنگ، «حمله» به معنای یورش، هجوم، تاخت و تاز و تعرض…

    بیشتر بخوانید »
  • هم خانواده دانشمند کلاس پنجم

    هم خانواده دانشمند کلاس پنجم

    هم خانواده دانشمند کلمهٔ «دانشمند» در زبان فارسی به فردی اطلاق می‌شود که در زمینهٔ علمی و دانش تخصص دارد و به پژوهش و تحقیق می‌پردازد. هم‌خانواده‌ها: دانش دانا دانستن مترادف‌ها: عالم آگاه فرهیخته پژوهشگر محقق متضادها: نادان بی‌سواد جاهل جمله‌سازی: او یک دانشمند برجسته در زمینهٔ فیزیک است. دانشمندان در حال تحقیق بر روی واکسن جدید هستند. معنی در لغت‌نامه‌های مختلف: لغت‌نامهٔ دهخدا: در لغت‌نامهٔ دهخدا، «دانشمند» به معنای فردی است که در زمینهٔ علم و دانش تخصص دارد و به پژوهش و تحقیق می‌پردازد. فرهنگ فارسی معین: در فرهنگ معین، «دانشمند» به معنای فردی است که در زمینهٔ…

    بیشتر بخوانید »
  • هم خانواده شاکی

    هم خانواده شاکی

    هم خانواده شاکی کلمهٔ «شاکی» در زبان فارسی به معنای فردی است که شکایت کرده یا گله می‌کند. این واژه در متون حقوقی به فردی اطلاق می‌شود که دادخواست یا شکایت به مراجع قضائی ارائه کرده است. هم‌خانواده‌ها: شکایت: عمل یا فرآیند اعلام نارضایتی یا اعتراض. متشاکی مترادف‌ها: شکایتمند عارض گله‌مند متظلم معترض متضادها: مدافع مدعی خواهان جمله‌سازی: شاکی در جلسهٔ دادگاه حاضر شد. وکیل شاکی مدارک مورد نیاز را ارائه داد. معنی در منابع مختلف: لغت‌نامهٔ دهخدا: «شاکی» به معنای فردی است که شکایت کرده یا گله می‌کند. فرهنگ فارسی معین: «شاکی» به معنای شکایت‌کننده یا گله‌کننده است. فرهنگ…

    بیشتر بخوانید »
  • هم معنی تیز کلاس سوم

    هم معنی تیز کلاس سوم

    هم معنی تیز کلمهٔ «تیز» در زبان فارسی به‌عنوان صفت به‌کار می‌رود و معانی متعددی دارد. برخی از مترادف‌های آن عبارت‌اند از: تند حاد چابک سریع بران برنده پرادویه تلخ‌مزه گس باهوش دقیق هوشیار زیرک این واژه در زمینه‌های مختلفی مانند توصیف طعم، سرعت، هوش و برندگی به‌کار می‌رود. هم معنی و مخالف و هم خانواده منظم

    بیشتر بخوانید »
  • هم خانواده طفل کلاس سوم

    هم خانواده طفل کلاس سوم

    هم خانواده طفل کلمهٔ «طفل» در زبان فارسی به معنای کودک یا بچه است. در ادامه، اطلاعات مرتبط با این واژه ارائه می‌شود: معنی در لغت‌نامه‌ها: لغت‌نامهٔ دهخدا: «طفل» به معنای بچه، اعم از پسر یا دختر، و جمع آن «اطفال» است. آبادیس فرهنگ فارسی معین: «طفل» به معنای کودک و بچه آمده است. لم تاکم فرهنگ عمید: «طفل» به معنای کودک، بچه، نوزاد، و خردسال تعریف شده است. هم‌خانواده‌ها: واژه‌های هم‌خانواده با «طفل» عبارت‌اند از: اطفال: جمع «طفل» به معنای کودکان. طفلان: جمع دیگر «طفل» به معنای کودکان. طفولیت: دوران کودکی. طفیلی: کسی که بدون دعوت در مجلسی حاضر…

    بیشتر بخوانید »
  • هم خانواده تضمین کلاس پنجم

    هم خانواده تضمین

    هم خانواده تضمین کلاس پنجم کلمهٔ «تضمین» در زبان فارسی به معنای «بر عهده گرفتن تاوان» یا «ضمانت کردن» است. در ادامه، هم‌خانواده‌ها، مترادف‌ها، متضادها و معانی این کلمه در لغت‌نامه‌های مختلف ارائه می‌شود: هم‌خانواده‌ها: ضامن ضمانت ضمان تضمینی مترادف‌ها: ضمانت تعهد کفالت پایندانی پذرفتاری متضادها: انکار رد معانی در لغت‌نامه‌ها: لغت‌نامهٔ دهخدا: چیزی را به پایندانی فرا کسی دادن. چیزی را به ضمان دادن. پذیرانیدن و تاوان دادن او را آن چیز. در پناه و جای آوردن. در علم بدیع، آوردن یک مصراع یا یک بیت یا ابیاتی از شعر دیگران در ضمن شعر خود. جمله سازی با تضمین…

    بیشتر بخوانید »
دکمه بازگشت به بالا