25 جمله سازی با فورا
-
او فوراً بعد از شنیدن خبر، به بیمارستان رفت.
-
لطفاً این گزارش را فوراً برای من ایمیل کن.
-
پلیس فوراً در محل حاضر شد.
-
وقتی صدای زنگ را شنید، فوراً از جا پرید.
-
مدیر گفت باید این مشکل فوراً حل شود.
-
دارو را باید فوراً بعد از غذا مصرف کنید.
-
او فوراً متوجه اشتباهش شد.
-
لطفاً فوراً به تماس من پاسخ بده.
-
بچه وقتی زمین خورد، مادرش فوراً به طرفش دوید.
-
بعد از پایان جلسه، او فوراً اتاق را ترک کرد.
-
هواپیما فوراً پس از تأیید برج مراقبت بلند شد.
-
این موضوع باید فوراً به اطلاع مدیرعامل برسد.
-
دکتر گفت بیمار باید فوراً بستری شود.
-
وقتی باران شروع شد، همه فوراً به داخل ساختمان رفتند.
-
من فوراً بعد از رسیدن به خانه به تو خبر میدهم.
-
اگر مشکلی پیش آمد، فوراً به من اطلاع بده.
-
آنها فوراً به پیشنهاد همکاری پاسخ مثبت دادند.
-
نامه را فوراً به پستچی داد تا زودتر ارسال شود.
-
پلیس از او خواست فوراً مدارکش را نشان دهد.
-
وقتی برق رفت، ژنراتور فوراً روشن شد.
-
مهمان تازهوارد را فوراً به اتاق پذیرایی راهنمایی کردند.
-
او فوراً تصمیم گرفت به سفر برود.
-
بعد از دیدن آتش، مأمور آتشنشانی فوراً اقدام کرد.
-
لطفاً اگر تغییری در برنامه ایجاد شد، مرا فوراً مطلع کن.
-
پس از تماس رئیس، کارمند فوراً به دفتر بازگشت.
جمله سازی با خوار و خار کلاس چهارم





