همخانواده آویختن برای کلاس چهارم
ریشه: آ – و – ز
همخانوادهها:
- آویز (چیزی که آویزان میکنند) – مثال: گردنبند یک آویز زیباست.
- آویزه (چیزی که آویزان است) – مثال: آویزههای گوشواره تکان میخورد.
- آوز (صدای بلند) – مثال: آوز رعد بلند بود.
مترادف و متضاد آویختن:
معنی:
- چیزی را از جایی آوردن و آن را از بالا رها کردن
- چیزی را از جایی آویزان کردن
مترادفها:
- آویزان کردن
- معلق کردن
متضادها:
- انداختن (پایین انداختن)
- گذاشتن (روی سطح قرار دادن)
- برداشتن (از جایی جدا کردن)
مثالها:
- مادرم پرده را به میله آویخت.
- پرچم بر سر در مدرسه آویزان بود.
- او کتش را به میخ آویخت.
این کلمات برای دانشآموزان کلاس چهارم مناسب و قابل درک هستند.
5/5 - (1 امتیاز)
4 ساعت پیشآخرین به روز رسانی: سپتامبر 29, 2025
کمتر از یک دقیقه