دروس

چرا پایه های حکومت خوارزمشاهیان چندان محکم نبود

چرا پایه های حکومت خوارزمشاهیان چندان محکم نبود

پایه‌های حکومت خوارزمشاهیان (حدود ۶۰۰–۶۲۰ ق./۱۲۰۳–۱۲۳۱ م.) به چند دلیل عمده نتوانست آن استحکام و پایداری را حفظ کند:

  1. گسترش سریع و فراتر رفتن از توان مدیریتی
    خوارزمشاهیان در زمان جلال‌الدین منقبَدی (علاء الدین تکش) و سپس سلطان علاءالدین محمد (محمد خوارزمشاه) به سرعت قلمرو خود را از شمال ایران تا ترکستان و فراتر از آن گسترش دادند. این توسعه شتاب‌زده، بدون ایجاد ساختارهای اداری – مالیِ منسجم و کمک گرفتن از نخبگان محلی، موجب شد که حکومت نتواند بر همهٔ نواحی جدید کنترل مؤثر داشته باشد.
  2. نبود دستگاه بوروکراسی متمرکز و کارآمد
    برخلاف حکومت‌های سلجوقی یا غزنوی که به مرور یک بوروکراسی منظم (دیوان‌سالاری) بنا کرده بودند، خوارزمشاهیان به شکل سنتی‌تر و بیشتر مبتنی بر لشکریان ترکمن و ممالیک اداره می‌شدند. فقدان مأمورین مالیاتی، دیوان‌نویسان و قضات آموزش‌دیده در برخی مناطق منجر به فساد و بی‌ثباتی مالی شد.
  3. تنازعِ سلطنت و اختلافات در خانوادهٔ حاکم
    سلسلهٔ خوارزمشاهیان بارها دستخوش نزاع‌های درون‌خاندانی میان برادران و عموزادگان شد؛ مثلاً پس از مرگ تکش، پسران او برای تصاحب تاج و تخت با هم درگیر شدند. این اختلافات داخلی موجب تضعیف نیروی نظامی و کاهش انسجام در برابر تهدیدات خارجی گردید.
  4. وابستگی به مزدوران و ممالیک
    دولت خوارزمشاهی بخش عمده‌ای از نیروی نظامی خود را از طریق استخدام ترکمانانِ قزل‌باش و ممالیکِ ترک و کرد تأمین می‌کرد. این مزدوران گرچه جنگجو بودند، اما وفاداری‌شان مشروط به دریافت منظم غنائم و حقوق بود. در زمان بحران مالی یا اختلافات دربار، ممکن بود که این گروه‌ها دست از حمایت بردارند یا علیه حکومت شورش کنند.
  5. فشار همزمان چند جبهه
    خوارزمشاهیان در مرزهای شمال شرقی (اویغورها و ترکمن‌ها)، شرق (گورکانیان هند)، غرب (خلافت عباسی و امیرنشین‌های کرد و لر) و جنوب (سلطان محمود غوری) با رقابت و گاه درگیری بودند. مدیریت همزمان این جبهه‌ها، به‌ویژه در غیاب یک سپاه مرکزی و ذخایر مالی کافی، بسیار دشوار بود.
  6. نبود اتحاد با طبقهٔ شهری و تجّار
    برخلاف دولت‌های زمان خود که با اعطای امتیازاتی به طلاب و تجّار، پشتوانهٔ شهری و اقتصادی قوی ایجاد می‌کردند، خوارزمشاهیان کمتر به توسعهٔ دیوان عدالت و احکام شریعت توجه نشان دادند. این مسئله باعث کاهش حمایت عامه و بازرگانان مهم جادهٔ ابریشم گردید.
  7. حملۀ نهایی مغول و شکست زودهنگام
    مهم‌ترین علّت فروپاشی نهایی، حملۀ عظیم مغولان به فرماندهی چنگیزخان (۶۲۱–۶۲۲ ق./۱۲۳۱–۱۲۳۲ م.) بود. خوارزمشاهیان که به‌خاطر ضعف ساختار اداری و اختلافات داخلی توان بسیج مؤثر نداشتند، نتوانستند در برابر تاکتیک‌های چابک و وحشیگری مغول مقابله کنند و ظرف چند ماه سرنگون شدند.

در مجموع، حکومت خوارزمشاهیان در اثر ترکیبی از گسترش سریع بدون زیرساخت مناسب، اختلالات درونی و فشارهای نظامی خارجی به اندازهٔ کافی ریشه‌دار و مقاوم نشد.

از مطلب خوشت اومد امتیاز بده

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا