هم خانواده
هم خانواده عجز
هم خانواده عجز
عبارت “هم خانواده عجز” به مجموعهای از کلمات مرتبط از یک ریشه زبانی اشاره دارد. واژگان همخانواده “عجز” در زبان فارسی عبارتاند از:
- عاجز
- معجزه
- اعجاز
- معجز
- عاجزانه
واژه “عجز” به معنای ناتوانی، کمبود یا ضعف در انجام کاری است. این کلمه معمولاً برای بیان عدم توانایی یا کمبود قدرت در مقابل چیزی استفاده میشود. در ادامه، به توضیح همخانوادههای آن میپردازیم:
- عاجز: فردی که ناتوان است یا نمیتواند کاری را انجام دهد. این واژه به نوعی از انسان یا موجوداتی اشاره دارد که قادر به انجام عمل یا کار خاصی نیستند.
- معجزه: عمل یا واقعهای که خارج از محدوده قوانین طبیعی است و معمولاً به عنوان نشانهای از قدرت الهی یا ماورایی شناخته میشود. معجزه به نوعی اعجاز یا ناتوانی انسانها از انجام آنها اشاره دارد.
- اعجاز: به معنای شکوه و قدرتی است که چیزی را غیرممکن یا خارقالعاده نشان میدهد. اعجاز معمولاً در ارتباط با قدرتهای فوقالعاده یا پدیدههای شگفتانگیز است.
- معجز: واژهای قدیمی که به معنی کسی است که توان انجام معجزه را دارد. البته این واژه کمتر استفاده میشود و بیشتر به صورت “معجزه” کاربرد دارد.
- عاجزانه: به شیوهای که از ناتوانی یا ضعف سرچشمه میگیرد. مثلاً “درخواست عاجزانه” یعنی درخواستی که از روی نیاز یا عدم توانایی باشد.