هم خانواده
هم خانواده عیب کلاس چهارم
هم خانواده عیب
کلمه «عیب» در زبان فارسی به معنای نقص، کاستی یا خطا است. این واژه ریشه در زبان عربی دارد و در ادبیات فارسی به مفهوم زشتی و بدی بهکار میرود.
همخانوادههای کلمه «عیب»:
- عیوب: جمع کلمه «عیب» به معنای نقصها یا کاستیها.
- معیوب: صفتی برای توصیف چیزی که دارای نقص یا کاستی است.
مترادفهای کلمه «عیب»:
- نقص: کمبود یا کاستی در چیزی.
- نقیصه: کمبود یا عیب در چیزی.
- کاستی: کمبود یا نقص.
- خطا: اشتباه یا لغزش.
- بدی: ویژگی منفی یا نامطلوب.
- زشتی: ناپسندی یا عدم زیبایی.
- تقصیر: کوتاهی یا اشتباه در انجام وظیفه.
- خرده: ایراد یا انتقاد جزئی.
- فساد: خرابی یا تباهی.
- عار: ننگ یا شرمساری.
متضادهای کلمه «عیب»:
- حسن: ویژگی مثبت یا خوبی.
- کمال: کامل بودن یا بینقصی.
- مزیت: برتری یا ویژگی مثبت.
- فضیلت: برتری اخلاقی یا معنوی.
- خوبی: ویژگی مثبت یا نیکویی.
- زیبایی: ویژگی دلپذیر یا خوشایند.
- درستی: صحت یا صداقت.
- صحت: درستی یا سلامت.
- سلامت: تندرستی یا بیعیبی.
- پاکی: خلوص یا بیگناهی.
شناخت همخانوادهها، مترادفها و متضادهای کلمه «عیب» به درک بهتر معانی و کاربردهای این واژه در متون فارسی کمک میکند.