سازی با شاعر کلاس دوم          - شاعر مهربون با کلمهها، مثل یه نقاش ماهر با رنگها، دنیای قشنگی رو تو شعرش میسازه.
  - وقتی شاعر خوشحال بود، شعرش مثل یه پرنده کوچولو، شاد و رها بود، انگار میخواست پرواز کنه.
  - شاعر غمگین یه شعر طولانی گفت که مثل یه رود آروم و غمگین بود و آخرش به دریا میرسید.
  - شاعر با یه عالمه ذوق و شوق، یه شعر کوتاه و بانمک در مورد یه گربه ملوس گفت.
  - شاعر مهربون یه شعر قشنگ در مورد مامان بزرگ مهربونش گفت که توش از محبتهای مامان بزرگش کلی تعریف کرده بود.
  - شاعر قصهگو یه شعر خیلی خیلی بلند گفت که توش یه عالمه اتفاق هیجانانگیز افتاد.
  - شاعر باهوش یه شعر پیچیده گفت که اولش قشنگ نفهمیدم چی میگه، اما بعدش که دوباره خوندمش، فهمیدم چقدر قشنگه.
  - شاعر خیالپرداز یه شعر عجیب و غریب گفت که انگار از یه دنیای دیگه اومده بود!
  - شاعر پرشور یه شعر با آهنگ تند و سریع گفت که انگار داشت باهامون حرف میزد.
  - شاعر آروم یه شعر ملایم در مورد طبیعت گفت که آدم رو یاد صدای بارون و آواز پرندهها مینداخت.
  - شاعر خلاق با کلمهها بازی میکرد و یه شعر جدید و متفاوت ساخت.
  - شاعر دلسوز یه شعر غمگین در مورد بچههای گرسنه گفت که دلم رو خیلی به درد آورد.
  - شاعر شجاع یه شعر در مورد آزادی گفت که توش از حق و حقوق مردم حرف زده بود.
  - شاعر عاشق یه شعر پر از احساس در مورد عشقش گفت که خیلی رمانتیک بود.
  - شاعر تنها یه شعر در مورد تنهایی خودش گفت که توش یه دنیا غم و غصه بود.
  - شاعر امیدوار یه شعر در مورد آینده گفت که پر از امید و آرزوهای قشنگ بود.
  - شاعر پیر یه شعر در مورد گذشته گفت که پر از خاطرات قدیمی و شیرین بود.
  - شاعر جوان یه شعر در مورد زندگی گفت که پر از انرژی و شور جوانی بود.
  - شاعر معروف یه شعر خیلی قشنگ گفت که همه دوستش داشتن و از بر میکردن.
  - شاعر گمنام یه شعر خیلی قشنگ گفت که هیچکس اون رو نمیشناخت، اما شعرش خیلی زیبا بود.
  
    - شاعر داستانهای زیبایی از بهار مینویسد.
  - وقتی شاعر شعر میخواند، همه خوشحال میشوند.
  - شاعر با کلمات زیبا شعر میسازد.
  - پدرم به صدای شاعر گوش میدهد.
  - شاعر درباره پرندهها شعر گفته است.
  - معلم ما یک شاعر معروف را به کلاس دعوت کرد.
  - کتابهای شاعر پر از شعرهای زیباست.
  - خواهرم دوست دارد مثل یک شاعر شعر بنویسد.
  - شاعر برای بچهها شعرهای شاد میگوید.
  - در جشن مدرسه، یک شاعر برای ما شعر خواند.
  - شاعر از زیباییهای پاییز الهام میگیرد.
  - دیشب مادرم یک شعر از یک شاعر قدیمی خواند.
  - بچهها از شاعر خواستند که برایشان شعر بگوید.
  - شاعر با قلبش شعر مینویسد.
  - پدربزرگم از شاعر های قدیمی قصه میگوید.
  - هر شاعر برای خودش دنیای ویژهای دارد.
  - شاعر با کلمات بازی میکند و شعر میسازد.
  - من دوست دارم از یک شاعر یاد بگیرم که چطور شعر بگویم.
  - شاعر در کنار دریا نشست و شعر نوشت.
  - وقتی باران میبارد، شاعر شعرهای زیبایی میسراید.
  
 جمله سازی با کلمه رایانه
             
            دکمه بازگشت به بالا