هم خانواده

هم خانواده طعمه

هم خانواده طعمه:اطعمه- طعام طَعم- طُعمه

کلمه مترادف متضاد معنی
طعمه شکار، صید، فریب، فریفتن، اغوا، اغوایگری، طعمه‌گذاری، طعمه‌گیری صیدگر، شکارچی، شکارچی، صیاد، شکارچی، صیاد، شکارچی چیزی که برای شکار یا فریب جانور یا انسان استفاده می‌شود

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا