هم خانواده
هم خانواده مرخص
هم خانواده مرخص کلاس چهارم:ترخیص-رخصت
مترادفهای مرخصی
واژه «مرخص» همچنین دارای مترادفهای بسیاری در زبان فارسی است که معنای نزدیک به آن دارند. این مترادفها عبارتند از:
-
آزاد: رها، خلاص، رها شده
-
خلاص: رهایی، نجات
-
رها: آزاد، رها شده
-
ول: رها، آزاد شده
-
برکنار: کنار گذاشته شده، برکنار شده
-
معزول: برکنار شده، از مقام خود برداشته شده
متضادهای مرخصی
واژه «مرخص» همچنین دارای متضادهای بسیاری در زبان فارسی است که معنای مخالف آن دارند. این متضادها عبارتند از:
-
درگیر: درگیر، گرفتار، گرفتاری
-
گرفتار: درگیر، گرفتار، گرفتاری
مثالهای استفاده از مرخص
در اینجا چند مثال از استفاده از واژه «مرخص» در جمله آورده شده است:
-
معلم اجازه داد که دانشآموزان کلاس را ترک کنند.
-
مدیر شرکت به کارمندانش مرخصی داد.
-
مهمانان بعد از خوردن شام مرخص شدند.
-
مسافران از قطار مرخص شدند.
-
دکتر به بیمارش اجازه داد که مرخص شود.