دروس
30 جمله سازی با کاسه کلاس اول
جمله سازی با کاسه کلاس اول
- کاسه پر از آب است و گنجشک کوچک کنار آن نشسته است. گنجشک آب مینوشد و به اطراف نگاه میکند.
- مادر کاسهای پر از سوپ گرم روی میز گذاشت. بچهها با اشتها غذایشان را خوردند.
- کاسه رنگی پر از میوههای خوشمزه روی سفره قرار دارد. این میوهها خیلی تازه و خوشبو هستند.
- من کاسه کوچکی برای گلهای زیبایم خریدم. این گلها حالا در کاسه تازهشان رشد میکنند.
- علی یک کاسه بزرگ برای غذای گربهاش خرید. گربه هر روز در آن غذا میخورد.
- کاسه شکسته روی زمین افتاده بود. من تکههای آن را جمع کردم و دور انداختم.
- پدر با دقت کاسه شیشهای را از قفسه برداشت. این کاسه برای شیرینیهای عید بود.
- کاسه پر از برنج و خورش روی میز بود. بچهها با خوشحالی غذای خود را خوردند.
- سارا با کاسه رنگی به سمت آشپزخانه رفت. او میخواست کاسه را با آب پر کند.
- مادربزرگ یک کاسه سوپ داغ برای من آورد. سوپ خیلی خوشمزه و مغذی بود.
- در کاسه کوچک چند دانه گندم برای پرندهها گذاشتیم. پرندهها با خوشحالی غذا خوردند.
- من از کاسهای بزرگ برای درست کردن خمیر استفاده کردم. خمیر نرم و آماده شد.
- کاسه روی قفسه پر از گرد و خاک بود. من آن را شستم و تمیز کردم.
- بچهها با کاسه کوچک در حیاط بازی کردند. آنها با آب کاسه گل درست کردند.
- مادر کاسه شیرینیهای تازه را روی میز گذاشت. همه از آن شیرینیها خوردند.
- کاسهای که دیروز خریدم، خیلی زیبا و رنگارنگ است. از آن برای پذیرایی استفاده کردم.
- گربه کنار کاسه شیر ایستاده بود و با علاقه شیر مینوشید. این صحنه خیلی جالب بود.
- کاسه بزرگ سفالی روی طاقچه خانه قدیمی ما قرار دارد. این کاسه هدیه مادربزرگ است.
- بچهها کاسه رنگی پر از نقاشیهای زیبا درست کردند. این کاسهها خیلی خلاقانه بودند.
- علی کاسه آبی را به حیاط برد و پر از آب کرد. او با این آب گلها را آبیاری کرد.
- کاسه سفالی را روی میز گذاشتم تا غذا را در آن بریزم. این کاسه خیلی زیبا و دستساز است.
- مادر از کاسه چینی برای پذیرایی مهمانها استفاده کرد. این کاسه بسیار شیک بود.
- کاسه پلاستیکی کوچک برای بازی در ساحل خیلی مناسب است. با آن میتوان شنها را جابهجا کرد.
- من با یک کاسه فلزی، تخممرغ و شیر را مخلوط کردم. این مخلوط برای کیک خوشمزهای بود.
- در کاسه کوچک چند تکه شکلات گذاشتم و روی میز قرار دادم. همه از آن شکلاتها خوششان آمد.
- کاسه پر از برنج سفید و بخار از آن بلند میشد. این غذا خیلی خوشطعم بود.
- یک کاسه پر از آجیل روی میز پذیرایی قرار دارد. همه از آن آجیلها برداشتند.
- من کاسه خالی را برداشتم و با رنگهای زیبا تزئین کردم. حالا این کاسه شبیه یک اثر هنری شده است.
- مادرم با دقت کاسه قدیمی را شست و در کابینت گذاشت. این کاسه خیلی ارزشمند است.
- بچهها کاسههای کوچکشان را به دست گرفتند و با هم بازی کردند. آنها با کاسهها صداهای خندهدار درست کردند.