دروس
کلماتی که با خود شروع میشود مثل خودکار با معنی
صفت | معنی |
---|---|
خودباور | دارای اعتماد به نفس |
خودبین | مغرور و متکبر |
خودشناس | آگاه از توانایی ها و نقاط ضعف خود |
خودداری | خویشتنداری و کنترل خود |
خودرای | آنچه را خود می خواهد، بخواهد |
خودسر | تابع هیچ قانون و مقرراتی نبودن |
خودفروش | به خاطر پول یا مقام، از ارزش های خود بگذرد |
خودمختار | مستقل و آزاد |
خودنما | آنچه را خود دارد، به دیگران نشان دهد |
خودآگاه | دارای آگاهی از خود و اطراف |
خودپسند | از خود راضی و مغرور |
خودخواه | تنها به فکر خود بودن و به دیگران اهمیت ندادن |
خودساز | کسی که با تلاش و کوشش، خود را می سازد |
از خودگذشتگی | فدا کردن خواسته های خود برای دیگران |
از خودراضی | خود را برتر از دیگران دانستن |
خودباخته | کسی که تسلیم خواسته های دیگران می شود |
خودکنترلی | توانایی کنترل خود و رفتارهای خود |
خودخوان | کسی که خودش درس می خواند و نیازی به کمک دیگران ندارد |
خودجوش | کسی که بدون تشویق و تحریک دیگران، کاری را انجام دهد |
خودکار | چیزی که بدون دخالت انسان کار می کند |
امتیاز بازدید کننده: ستاره ها 5
بسیار عالی
♥