دروس

کلماتی که با خود شروع میشود مثل خودکار با معنی

صفت معنی
خودباور دارای اعتماد به نفس
خودبین مغرور و متکبر
خودشناس آگاه از توانایی ها و نقاط ضعف خود
خودداری خویشتنداری و کنترل خود
خودرای آنچه را خود می خواهد، بخواهد
خودسر تابع هیچ قانون و مقرراتی نبودن
خودفروش به خاطر پول یا مقام، از ارزش های خود بگذرد
خودمختار مستقل و آزاد
خودنما آنچه را خود دارد، به دیگران نشان دهد
خودآگاه دارای آگاهی از خود و اطراف
خودپسند از خود راضی و مغرور
خودخواه تنها به فکر خود بودن و به دیگران اهمیت ندادن
خودساز کسی که با تلاش و کوشش، خود را می سازد
از خودگذشتگی فدا کردن خواسته های خود برای دیگران
از خودراضی خود را برتر از دیگران دانستن
خودباخته کسی که تسلیم خواسته های دیگران می شود
خودکنترلی توانایی کنترل خود و رفتارهای خود
خودخوان کسی که خودش درس می خواند و نیازی به کمک دیگران ندارد
خودجوش کسی که بدون تشویق و تحریک دیگران، کاری را انجام دهد
خودکار چیزی که بدون دخالت انسان کار می کند

3 دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا