چرا سرگرد عراقی با نیروهایش تسلیم ایران شد
چرا سرگرد عراقی با نیروهایش تسلیم ایران شد
در عملیات محرم، سرهنگ ارتش بعثی که به تازگی به فرماندهی گردان منصوب شده بود، با برنامهریزی قبلی تصمیم گرفت در اولین فرصت خود را تسلیم نیروهای ایرانی کند. او میدانست که مردم عراق از ظلم و ستم رژیم بعث به ستوه آمدهاند و انقلاب اسلامی در این کشور نیز در حال شکلگیری است.
این سرهنگ در جناح راست منطقه عملیاتی و در نزدیکیهای منطقه بیات موسیان مستقر بود. وقتی پیشروی رزمندگان اسلام را مشاهده کرد، با فرماندهان گروهانهای خود صحبت کرد و آنها را به تسلیم راضی کرد. به سرعت تمام پرسنل گردان نیز تسلیم شدند.
روز بعد از اسارت، این سرهنگ در کنار فرمانده عملیاتی ایرانی، مواضع ارتش بعث را نشان داد و راههای نفوذ نیروهای ایرانی را برای آنها توضیح داد. او همچنین در ملاقاتی که با شهید صیادشیرازی داشت، از شرایط دشوار مردم عراق و نارضایتی آنها از رژیم بعث سخن گفت.
سرهنگ ارتش بعثی در این دیدار گفت: «جان مردم عراق به لب آمده است، اما به دلیل خفقان و مسائل دیگر، هنوز این انقلاب شکوفا نشده است. یکی از مهمترین عوامل در انقلاب، مسئله رهبری است که متأسفانه رژیم بعثی عراق هر کسی را که واجد شرایط رهبری باشد، از بین میبرد یا به زندان میاندازد.»
این سرهنگ همچنین گفت که پدرش روحانی است و او را به تسلیم در برابر نیروهای ایرانی و رساندن سلام پدرش به آنها توصیه کرده است.
در جبهههای جنگ، سربازان ارتش بعث توان مقابله با رزمندگان ایرانی را نداشتند. ۸۰ درصد از تلفات نیروهای ایرانی بر اثر آتش توپخانه بود و تلفات حاصل از رزم نزدیک بسیار کم بود. در عملیات محرم نیز تعداد زیادی از نیروهای عراقی خود را تسلیم یا فرار کردند.
این عملیات نیز همچون سایر عملیاتهای دوران دفاع مقدس، با پیروزی نیروهای ایرانی به پایان رسید و ضربه سختی بر پیکر نیروهای بعثی عراق وارد آمد.