هم خانواده
هم خانواده کلمه ترتیب کلاس سوم
هم خانواده کلمه ترتیب کلاس سوم :مرتب-مراتب
مترادف ترتیب
- آراستگی
- انتظام
- انضباط
- تنظیم
- سازماندهی
- سامان
- قاعده
- قانون
- نسق
- نظام
- شعر
متضاد ترتیب
- بی نظمی
- هرج و مرج
- آشوب
- بی ترتیبی
- عدم نظم
- عدم ترتیب
- نابسامانی
- آشفتگی
- پریشانی
معنی ترتیب
ترتیب در لغت به معنای قرار دادن چیزها در جای خود و مرتب کردن آنها است. در اصطلاح، ترتیب به معنای قرار دادن چیزها در یک نظم مشخص است. به عنوان مثال، ترتیب دادن اسباب بازی ها، ترتیب دادن کتاب ها، ترتیب دادن کلمات در یک جمله، و ترتیب دادن رویدادها در یک داستان، همه نمونه هایی از کاربرد ترتیب هستند.
در زبان فارسی، کلمه ترتیب هم به عنوان اسم و هم به عنوان فعل استفاده می شود
- کتاب ها را به ترتیب الفبا، روی قفسه بگذارید.
- این کار را به ترتیب انجام دهید.
در برخی موارد، کلمه ترتیب به معنای نظم و قانون نیز استفاده می شود. به عنوان مثال، می توان گفت:
- ترتیبات برگزاری مراسم را فراهم کنید.
- مقررات مدرسه، دانش آموزان را موظف می کند که لباس فرم بپوشند.