هم خانواده های قبول؛ متضاد مترادف، معنی
هم خانواده های قبول؛ متضاد مترادف، معنی
مقبول-تقبل-قابل
در زبان فارسی، واژه های زیادی وجود دارند که از یک ریشه مشترک مشتق شده اند و معانی و کاربردهای مشابهی دارند. این واژه ها را «هم خانواده» می نامند. یکی از این واژه ها، «قبول» است که دارای سه هم خانواده «مقبول»، «تقبل» و «قابل» است.
در این مقاله، به بررسی کاربردها، معانی و نکات کلیدی هم خانواده های «قبول» می پردازیم.
«مقبول»
واژه «مقبول» از ریشه «قَبَل» گرفته شده است و به معنای «پذیرفته شده»، «موافق»، «محبوب» و «پسندیده» است. این واژه معمولاً در جمله های زیر به کار می رود:
- این طرح توسط شورای عالی انقلاب فرهنگی مقبول افتاد.
- نظر شما در مورد این پیشنهاد مقبول است.
- این فیلم بسیار مقبول واقع شد.
«تقبل»
واژه «تقبل» نیز از ریشه «قَبَل» گرفته شده است و به معنای «پذیرفتن»، «قبول کردن»، «موافقت کردن» و «پذیرا شدن» است. این واژه معمولاً در جمله های زیر به کار می رود:
- پیشنهاد شما را با کمال میل تقبل می کنم.
- او این مسئولیت را تقبل کرد.
- این هدیه را با کمال میل تقبل می کنم.
«قابل»
واژه «قابل» نیز از ریشه «قَبَل» گرفته شده است و به معنای «پذیرفتنی»، «قابل قبول»، «شایسته» و «مناسب» است. این واژه معمولاً در جمله های زیر به کار می رود:
- این پیشنهاد قابل قبول است.
- او یک فرد قابل اعتماد است.
- این کار قابل انجام است.
متضادها
هم خانواده های «قبول» نیز دارای متضادها هستند. متضاد «مقبول» «مردود» است. متضاد «تقبل» «رد کردن» است و متضاد «قابل» «غیرقابل قبول» است.
مترادف ها
هم خانواده های «قبول» نیز دارای مترادف های زیادی هستند. مترادف «مقبول» «پذیرفته»، «موافق»، «محبوب»، «پسندیده»، «خوشایند»، «خوشآیند»، «دلپذیر»، «دلپسند»، «دلنشین»، «مورد پسند» است. مترادف «تقبل» «پذیرش»، «قبول»، «موافقت»، «پذیرا شدن»، «پذیرفتنی»، «شایسته» است و مترادف «قابل» «پذیرفتنی»، «قابل قبول»، «شایسته»، «مناسب»، «درخور»، «درخور توجه»، «درخور اعتنا»، «درخور ارج» است.