هم خانواده معاش
با توجه به ریشهی «عاش» (که به معنای زندگی کردن و گذراندن زندگی است)، همخانوادههای واژهی «معاش» عبارتند از:
عیش
عیش به معنای زندگی کردن با لذت، خوشی و رفاه است. این واژه معمولاً برای توصیف حالاتی استفاده میشود که در آن فرد از زندگی خود رضایت و شادی کامل دارد؛ مانند “عیش و نوش” یا “عیش خوشی داشتن”.
معاشرت
معاشرت به معنای برقراری ارتباط و تعامل اجتماعی با دیگران است. این واژه برای توصیف رفتارها و روابط دوستانه، خانوادگی یا اجتماعی به کار میرود؛ مانند معاشرت با دوستان یا افراد جدید.
معیشت
معیشت به معنای شیوه یا وضعیت گذران زندگی و تأمین نیازهای اساسی مانند خوراک، پوشاک و مسکن است. این واژه بیشتر به جنبه اقتصادی و نحوه مدیریت منابع برای بقا اشاره دارد؛ مانند “معیشت سخت” یا “بهبود معیشت خانوار”.
این کلمات همگی به نوعی به مفاهیم مرتبط با زندگی، آسایش و رفاه اشاره دارند و از ریشهی «عاش» به معنای زندگی کردن مشتق شدهاند.
مترادف های معاش:
- زندگی
زندگی به معنای دوران یا حالت بودن موجودات زنده است. معاش به شرایط اقتصادی و نحوه گذران زندگی اشاره دارد. - روزگار
روزگار به معنای دورهای از زندگی است که شامل شرایط و وضعیت معاش نیز میشود. - معیشت
معیشت به معنای شیوه تأمین نیازهای اساسی و اقتصادی افراد است که نزدیکترین مترادف معاش محسوب میشود. - امرار معاش
به معنای گذران زندگی و مدیریت هزینهها برای تأمین نیازهای روزمره. - رزق و روزی
رزق و روزی به منابع و درآمدی اشاره دارد که برای گذران زندگی بهدست میآید.
متضاد های معاش:
- فقر
فقر به معنای کمبود منابع و ناتوانی در تأمین نیازهای اساسی است که نقطه مقابل معاش مطلوب است. - تنگدستی
تنگدستی به وضعیت اقتصادی سخت و کمبود درآمد اشاره دارد که مانع از گذران راحت زندگی میشود. - بیکاری
بیکاری به معنای نداشتن شغل و درآمد است که تأثیر مستقیم بر وضعیت معاش دارد. - بینیازی
بینیازی به حالتی اشاره دارد که فرد نیاز مالی نداشته باشد و از تلاش برای تأمین معاش بینیاز باشد. - سکون اقتصادی
سکون اقتصادی به وضعیتی گفته میشود که فعالیتهای اقتصادی فرد یا جامعه متوقف شود و بر معاش اثر منفی بگذارد.