هم خانواده عجز
عبارت “هم خانواده عجز” به مجموعهای از کلمات مرتبط از یک ریشه زبانی اشاره دارد. واژگان همخانواده “عجز” در زبان فارسی عبارتاند از:
عاجز
عاجز به معنای فردی است که توانایی انجام کاری را ندارد یا در برابر شرایط خاص ناتوان است. این واژه میتواند به ضعف فیزیکی، فکری یا احساسی اشاره داشته باشد؛ مانند فردی عاجز از پاسخ به سؤال یا کمک به دیگران.
معجزه
معجزه به معنای رخدادی خارقالعاده و فراتر از تواناییهای بشری است که اغلب به قدرت الهی نسبت داده میشود. این واژه برای توصیف وقایعی که قوانین طبیعی را نقض میکنند، به کار میرود؛ مانند معجزات پیامبران.
اعجاز
اعجاز به معنای انجام عملی شگفتانگیز و خارقالعاده است که فراتر از توان انسانها باشد. این واژه معمولاً در زمینههای دینی و برای توصیف نشانههای الهی استفاده میشود؛ مانند اعجاز قرآن.
معجز
معجز به معنای چیزی است که قدرت یا توانایی دیگران را به چالش میکشد یا آنها را ناتوان میکند. این واژه معمولاً به مفهوم ابزاری برای اثبات حقانیت یا نمایش قدرت خارقالعاده اشاره دارد.
عاجزانه
عاجزانه به معنای با حالتی از ناتوانی یا ضعف است. این واژه به شکلی برای توصیف رفتار یا گفتاری استفاده میشود که از درماندگی یا نیاز شدید ناشی شده باشد؛ مانند درخواستی عاجزانه برای کمک.
مترادف های عجز:
- ناتوانی
ناتوانی به معنای عدم قدرت یا توانایی در انجام کاری است. این واژه به ضعف در جسم، روح یا اراده اشاره دارد؛ مانند ناتوانی در حل مشکلات پیچیده. - درماندگی
درماندگی به حالتی اشاره دارد که فرد به دلیل شرایط سخت یا مشکلات، توانایی ادامه مسیر یا مقابله با چالشها را ندارد. - ضعف
ضعف به معنای کمبود قدرت یا توان در انجام امور است. این واژه میتواند به جنبههای جسمی، روانی یا فکری اشاره داشته باشد. - قصور
قصور به معنای کوتاهی یا عدم موفقیت در انجام وظایف یا تعهدات است و نشاندهنده نوعی ناکامی یا بیکفایتی است. - ناکارآمدی
ناکارآمدی به معنای عدم توانایی در انجام مؤثر و موفقیتآمیز کارها یا وظایف است.
متضاد های عجز:
- توانایی
توانایی به معنای قدرت یا مهارت در انجام امور است. این واژه نشاندهنده قابلیتهای فرد برای مقابله با چالشها است. - قدرت
قدرت به معنای داشتن نیرو، توان یا اختیار برای انجام کارها است؛ مانند قدرت جسمی یا قدرت تصمیمگیری. - قابلیت
قابلیت به معنای داشتن استعداد یا ویژگی برای انجام وظایف خاص است؛ مانند قابلیت حل مسئله یا مدیریت. - کفایت
کفایت به معنای داشتن مهارت، دانش و توانایی لازم برای انجام موفقیتآمیز یک وظیفه است. - توانمندی
توانمندی به معنای داشتن مهارتها و تواناییهای لازم برای دستیابی به اهداف یا غلبه بر موانع است.