هم خانواده

هم خانواده سقوط

هم خانواده سقوط کلاس ششم:اِسقاط-سقط-ساقط

معنی مترادف و متضاد کلمه سقوط

سقوط، واژه‌ای فارسی است که معنای مختلفی دارد. در لغت به معنای فروافتادن، فرود آمدن، لغزش، لغتیدن، و نزول کردن است. همچنین به معنای شکستن، نابودی، فروپاشی، و انحطاط نیز به کار می‌رود.

مترادف‌های سقوط

  • افتادن
  • پایین آمدن
  • فرو رفتن
  • لغزش
  • هبوط
  • سقوط آزاد
  • سقوط ناگهانی
  • سقوط شدید
  • سقوط تند و پیاپی

متضادهای سقوط

  • صعود
  • بالا رفتن
  • صعود آزاد
  • صعود سریع
  • صعود تند و پیاپی
  • صعود بی‌وقفه
  • اوج گرفتن
  • بلند شدن
  • برخاستن

مثال‌های کاربرد سقوط

  • کودک از پله سقوط کرد.
  • قیمت ارز سقوط کرد.
  • رژیم شاه سقوط کرد.
  • او در امتحانات سقوط کرد.
  • اخلاقیات جامعه سقوط کرده است.

مترادف‌های سقوط در ادبیات

در ادبیات، مترادف‌های سقوط عبارتند از:

  • تزلزل
  • انحلال
  • تباهی
  • فنا
  • نیستی
  • زوال
  • پریشانی
  • درهم‌ریختگی
متضادهای سقوط در ادبیات

در ادبیات، متضادهای سقوط عبارتند از:

  • صعود
  • صعوبت
  • ارتقا
  • پیشرفت
  • تکامل
  • تعالی
  • شکوفایی
  • بالندگی
سقوط در زبان انگلیسی

در زبان انگلیسی، مترادف‌های سقوط عبارتند از:

  • fall
  • drop
  • plummet
  • descend
  • plunge
  • crash
  • tumble
متضادهای سقوط در زبان انگلیسی

در زبان انگلیسی، متضادهای سقوط عبارتند از:

  • rise
  • ascend
  • elevate
  • improve
  • enhance
  • flourish
  • prosper
از مطلب خوشت اومد امتیاز بده

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا