هم خانواده سعی کلاس ششم
هم خانواده سعی کلاس ششم:
ساعی-مساعی -متساعی
ساعی
ساعی به معنای فردی است که با تلاش و کوشش بسیار برای رسیدن به اهداف یا انجام مسئولیتهای خود عمل میکند. این واژه معمولاً برای توصیف اشخاص سختکوش و پرتلاش به کار میرود؛ مانند دانشآموز ساعی یا کارمند ساعی.
مساعی
مساعی به معنای تلاشها و کوششهایی است که برای دستیابی به یک هدف مشترک انجام میشود. این واژه اغلب در مواردی استفاده میشود که گروهی از افراد برای تحقق هدفی با هم همکاری کنند؛ مانند مساعی گروهی برای حل یک بحران.
متساعی
متساعی به معنای کسی است که تلاش میکند یا در حال کوشش برای انجام کاری است. این واژه بیشتر در متون رسمی و ادبی به کار میرود و بیانگر شخصی است که برای رسیدن به هدفی در حال فعالیت یا تکاپو است.
مترادف کلمه سعی:
تلاش
تلاش به معنای به کارگیری انرژی و توان برای رسیدن به نتیجهای مطلوب است. این واژه نشاندهنده حرکت مداوم و پایدار در جهت تحقق اهداف است؛ مانند تلاش برای ساختن آینده بهتر یا تلاش برای حل مشکلات.
کوشش
کوشش به معنای فعالیت و زحمت در جهت انجام کاری یا رسیدن به هدفی خاص است. این واژه بر اهمیت پشتکار و پایداری تأکید دارد؛ مانند کوشش در ارتقای مهارتهای شخصی یا پیشرفت حرفهای.
جدیت
جدیت به معنای رفتاری است که همراه با عزم و اراده قوی برای انجام یک کار یا تعهد است. این واژه نشاندهنده تمرکز و تعهد عمیق در انجام وظایف است؛ مانند جدیت در مطالعه برای موفقیت در امتحان.
همت
همت به معنای اراده و انگیزه قوی برای انجام کارهای بزرگ و دشوار است. این واژه نشاندهنده روحیهای بلند و هدفمند برای رسیدن به اهداف ارزشمند است؛ مانند همت برای ساختن جامعهای بهتر.
تقلا
تقلا به معنای تلاش سخت و پرزحمت برای غلبه بر مشکلات یا چالشها است. این واژه بیشتر به شرایط دشوار و تلاش برای خروج از بحران اشاره دارد؛ مانند تقلا برای زنده ماندن یا تقلا برای رسیدن به موفقیت.
اهتمام
اهتمام به معنای توجه ویژه و جدیت در انجام کاری است. این واژه نشاندهنده تمرکز و تعهد به وظایف یا اهداف است؛ مانند اهتمام به رعایت اصول اخلاقی یا انجام درست وظایف شغلی.
مجاهدت
مجاهدت به معنای تلاش سخت و پیگیرانه برای مقابله با موانع و دستیابی به اهداف بزرگ است. این واژه اغلب در زمینههای معنوی و اخلاقی به کار میرود؛ مانند مجاهدت در راه عدالت یا حقیقت.
فعالیت
فعالیت به معنای انجام کار یا اعمالی است که با انرژی و تحرک همراه باشد. این واژه به حضور و مشارکت مؤثر در کارها یا پروژهها اشاره دارد؛ مانند فعالیت در پروژههای اجتماعی یا کارهای داوطلبانه.
تلاشگری
تلاشگری به معنای رفتار و روحیهای است که نشاندهنده پشتکار و کوشش فراوان برای رسیدن به اهداف است. این واژه اغلب برای توصیف افرادی استفاده میشود که بهطور مستمر برای بهبود خود یا شرایط اطراف تلاش میکنند.
متضاد کلمه سعی
تنبلی
تنبلی به معنای عدم تمایل به کار یا تلاش برای انجام وظایف است. این واژه به حالت بیتحرکی و عدم علاقه به پیشرفت اشاره دارد؛ مانند تنبلی در انجام تکالیف یا کارهای روزمره.
اهمال
اهمال به معنای بیتوجهی و کوتاهی در انجام وظایف یا مسئولیتها است. این واژه نشاندهنده کماهمیتی به کاری است که نیازمند دقت و توجه است؛ مانند اهمال در رعایت مقررات یا انجام وظایف شغلی.
بیتفاوتی
بیتفاوتی به معنای نداشتن علاقه یا واکنش نسبت به امور یا شرایط اطراف است. این واژه به حالتی اشاره دارد که در آن فرد نسبت به مسئولیتها یا وقایع بیاحساس است؛ مانند بیتفاوتی نسبت به مشکلات دیگران.
کاهلی
کاهلی به معنای تنبلی یا عدم فعالیت در انجام کارهای ضروری است. این واژه به حالتی اشاره دارد که فرد از انجام وظایف شانه خالی میکند یا انگیزه لازم برای پیشرفت ندارد؛ مانند کاهلی در کار یا تحصیل.
سستی
سستی به معنای ضعف و کمبود انرژی یا اراده در انجام کاری است. این واژه نشاندهنده کاهش توانایی یا عدم جدیت در پیگیری اهداف است؛ مانند سستی در پیگیری اهداف شخصی یا شغلی.
بیحرکتی
بیحرکتی به معنای عدم فعالیت و سکون است. این واژه اغلب به شرایطی اشاره دارد که در آن هیچ تلاشی برای تغییر یا پیشرفت انجام نمیشود؛ مانند بیحرکتی در مواجهه با مشکلات.
بیتلاشی
بیتلاشی به معنای عدم کوشش و جدیت در انجام کارها یا رسیدن به اهداف است. این واژه به شرایطی اشاره دارد که در آن فرد هیچ اقدامی برای بهبود یا دستیابی به موفقیت نمیکند؛ مانند بیتلاشی در یادگیری.
کوتاهی
کوتاهی به معنای عدم انجام کامل وظایف یا مسئولیتها است. این واژه به شرایطی اشاره دارد که در آن فرد نتوانسته وظایف خود را بهدرستی انجام دهد؛ مانند کوتاهی در انجام تعهدات کاری.
بیمسئولیتی
بیمسئولیتی به معنای نداشتن تعهد یا اهتمام به وظایف و مسئولیتها است. این واژه برای توصیف حالتی به کار میرود که فرد نسبت به وظایف خود بیتوجه است؛ مانند بیمسئولیتی در قبال خانواده یا جامعه.
انفعال
انفعال به معنای عدم واکنش یا بیتحرکی در مواجهه با شرایط یا مسائل است. این واژه بیانگر حالتی است که در آن فرد هیچ اقدامی برای تغییر یا بهبود وضعیت نمیکند؛ مانند انفعال در مواجهه با چالشهای اجتماعی.