هم خانواده سالم کلاس سوم
هم خانواده سالم کلاس سوم
واژه «سالم» از ریشه «سَلَمَ» گرفته شده است. حروف اصلی این ریشه عبارتند از «س»، «ل»، و «م». بنابراین، هم خانواده های واژه «سالم» عبارتند از:
اسلام
تسلیم
مُسلِم
سلام
سالم
سلیم
سلامت
مترادف سالم:
تندرست
سرحال
صحیح المزاج
قبراق
عافیت
صحت
بهبود
شفا
مصون
رستگاری
فلاح
آرامش
صلح
رهایی یافتن
نجات یافتن
سالم ماندن
بی گزند ماندن
متضاد سالم:
بیماری
ناامنی
ناخوش
بیمار
ناقص
معیوب
خراب
آسیب دیده
آلوده
غیربهداشتی
غیرصحیح
غیرمفید
غیرمطمئن
ناامن
خطرناک
نابود
مرده
معنی سالم:
کلمه “سالم” در فارسی دارای دو معنای اصلی است:
به معنای تندرستی و صحت
به معنای بی عیب بودن و درست بودن
در معنای اول، “سالم” به حالتی گفته میشود که در آن فرد یا شیء از نظر جسمی و روحی در وضعیت خوبی قرار دارد و هیچ مشکلی ندارد. در این معنا، مترادفهای “سالم” عبارتند از: تندرست، سرحال، صحیح المزاج، قبراق، عافیت، صحت، بهبود، شفا، مصون، رستگاری، فلاح، آرامش، صلح، رهایی یافتن، نجات یافتن، سالم ماندن، بی گزند ماندن. و متضاد آن بیماری، ناامنی، ناخوش، بیمار، ناقص، معیوب، خراب، آسیب دیده، آلوده، غیربهداشتی، غیر صحیح، غیرمفید، غیر مطمئن، ناامن، خطرناک، نابود، مرده.
در معنای دوم، “سالم” به حالتی گفته میشود که در آن چیزی عیب و نقص ندارد و درست و صحیح است. در این معنا، مترادفهای “سالم” عبارتند از: بی عیب، صحیح، بی گزند، درست، روبه راه، صحیح. و متضاد آن معیوب، خراب، آسیب دیده، آلوده، غیر بهداشتی، غیر صحیح، غیرمفید، غیر مطمئن، ناامن، خطرناک، نابود، مرده.
در برخی موارد، “سالم” میتواند در هر دو معنای فوق به کار رود. به عنوان مثال، میتوان گفت: “او سالم از سفر بازگشت.” در این جمله، “سالم” به معنای تندرستی است. اما میتوان گفت: “این ساختمان سالم است.” در این جمله، “سالم” به معنای بی عیب بودن است.