هم خانواده

هم خانواده خوراکی

هم خانواده خوراکی:خوراک

کلمه مترادف متضاد معنی
خوراکی اطعمه، ارزاق، توشه، خواربار، خوردنی، غذا، مائده، ماکول، طعام، قوت، روا، حلال، مجاز، مباح، قابل‌خوردن پوشاکی، غیرخوراکی، حرام، ممنوع، غیرقابل‌خوردن قابل خوردن و هضم شدن

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا