هم خانواده

هم خانواده خارج

هم خانواده خارج

هم‌خانواده‌های کلمه «خارج» شامل واژه‌های زیر هستند:

  • خروج: به معنی بیرون رفتن یا خروج.
  • اخراج: به معنی خارج کردن یا برکنار کردن.
  • مخرج: به معنی جایی که چیزی خارج می‌شود، مانند مخرج در ریاضیات یا زبان‌شناسی.
  • خرج: به معنی هزینه یا پولی که برای چیزی پرداخت می‌شود
  • مترادف‌ها:
    • برون: به معنای خارج از چیزی.
    • بیرون: به معنای خارج از یک مکان یا وضعیت.
    • بیگانه: به معنای خارج از قوم یا سرزمین خاصی
  • متضاد ها:

    نوشته های مشابه
    • دخول: به معنای وارد شدن به جایی
    • داخل: به معنای درون یک مکان یا وضعیت

کلمهٔ «خارج» در فرهنگ‌های مختلف فارسی به معانی زیر آمده است:

لغت‌نامهٔ دهخدا: در لغت‌نامهٔ دهخدا، «خارج» به معنای «بیرون» یا «بیرون از چیزی» آمده است. همچنین، در اصطلاحات فلسفی، «خارج» مقابل «ذهن» قرار می‌گیرد و به اموری اشاره دارد که خارج از تعقل بوده و بستگی به آن ندارد.

فرهنگ فارسی معین: در فرهنگ فارسی معین، «خارج» به معنای «بیرون» یا «خارج از» تعریف شده است. این واژه می‌تواند به عنوان اسم، صفت یا قید استفاده شود. به عنوان مثال: «او از خارج برگشت.»

فرهنگ فارسی عمید: در فرهنگ فارسی عمید، «خارج» به معنای «بیرون» یا «بیرون از» آمده است. این واژه می‌تواند به عنوان اسم یا صفت به کار رود. به عنوان مثال: «این کالا از خارج وارد شده است.»

این تعاریف نشان می‌دهند که «خارج» در زبان فارسی به معنای «بیرون» یا «بیرون از» است و در متون مختلف به همین معنا به کار می‌رود.

با کلمه خارج جمله بساز

  • ما برای تعطیلات به خارج از کشور سفر کردیم.
  • خارج از ساعت کاری، نمی‌توانم به تلفن پاسخ دهم.
  • این موضوع خارج از بحث امروز ما است.
  • او همیشه علاقه دارد اطلاعاتی درباره زندگی در خارج از ایران بداند.
  • لطفاً وسایلت را خارج از دسترس کودکان قرار بده.

هم خانواده دقایق

هم خانواده وزید

هم خانواده مسجد کلاس چهارم

5/5 - (1 امتیاز)

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا