هم خانواده

هم خانواده جاری فارسی هفتم

هم خانواده جاری:جریان-مجاری-مجرا

جریان
جریان به معنای حرکت مداوم و پیوسته چیزی در مسیر مشخص است. این واژه می‌تواند به حرکت فیزیکی مانند جریان آب در رودخانه یا به مفاهیم انتزاعی مانند جریان اطلاعات و جریان زندگی اشاره داشته باشد.

مجاری
مجاری جمع “مجرا” و به معنای مسیرها یا راه‌هایی است که جریان‌ها از آن عبور می‌کنند. این واژه می‌تواند به مسیرهای فیزیکی مانند مجاری آب یا مجاری تنفسی یا به مسیرهای غیرملموس مانند مجاری اداری اشاره داشته باشد.

نوشته های مشابه

مجرا
مجرا به معنای راه یا کانالی است که چیزی از آن عبور می‌کند. این واژه اغلب برای مسیرهای فیزیکی مانند مجرای آب یا مجرای هوای بدن و همچنین برای راه‌های ارتباطی یا اداری به کار می‌رود.

معنی جاری

  • در حال جریان بودن، روان بودن، سیال بودن
  • ادامه داشتن، تداوم داشتن
  • برقرار بودن، جریان داشتن
  • معمول بودن، مرسوم بودن

مترادف‌ های جاری:

  1. روان
    روان به معنای حرکت نرم و پیوسته است و اغلب برای توصیف جریان آب یا حرکت‌های مداوم و بی‌مانع به کار می‌رود؛ مانند رودخانه روان.
  2. سیال
    سیال به معنای قابل جریان یافتن است و معمولاً برای مایعات یا چیزهایی که به‌طور پیوسته حرکت می‌کنند، استفاده می‌شود.
  3. جاری شدن
    جاری شدن به معنای شروع به حرکت کردن یا روان شدن در مسیر است؛ مانند جاری شدن آب از چشمه.
  4. تداوم
    تداوم به معنای استمرار یا ادامه داشتن یک روند یا جریان است؛ مانند تداوم در مسیر موفقیت.
  5. استمرار
    استمرار به معنای پایداری و ادامه یافتن بدون وقفه است؛ مانند استمرار یک جریان اجتماعی یا اقتصادی.
  6. معمول
    معمول به معنای چیزی است که به‌طور مرتب و در حالت عادی رخ می‌دهد یا جریان دارد؛ مانند فعالیت‌های معمول روزانه.
  7. مرسوم
    مرسوم به معنای رایج یا متداول است که نشان‌دهنده جریان‌های اجتماعی یا فرهنگی پذیرفته‌شده است؛ مانند عادات مرسوم در یک جامعه.

متضاد های جاری:

  1. بند آمدن
    بند آمدن به معنای توقف جریان یا حرکت چیزی است؛ مانند بند آمدن آب در لوله.
  2. قطع شدن
    قطع شدن به معنای متوقف شدن روند یا جریانی است؛ مانند قطع شدن جریان برق.
  3. متوقف شدن
    متوقف شدن به معنای ایستادن یا پایان یافتن یک حرکت یا جریان است.
  4. ایستادن
    ایستادن به معنای توقف حرکت یا جریان است و معمولاً برای لحظه‌های سکون به کار می‌رود.
  5. خشک شدن
    خشک شدن به معنای از دست دادن رطوبت یا آب و توقف جریان مایعات است؛ مانند خشک شدن یک رودخانه.
  6. نابودی
    نابودی به معنای پایان یافتن یا از بین رفتن چیزی است که می‌تواند به جریان‌ها یا موجودیت‌ها اشاره داشته باشد.

هم خانواده عجز

هم خانواده حیاط

هم خانواده توقف

هم خانواده مترادف و متضاد صادق

5/5 - (1 امتیاز)

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا