هم خانواده توقف
هم خانواده توقف
کلمهٔ «توقّف» از ریشهٔ «و-ق-ف» است و کلمات همخانوادهٔ آن عبارتاند از:
وَقْف
وقف به معنای اختصاص دادن مالی یا دارایی برای استفاده در امور خیریه یا عمومی است. در وقف، مالک دارایی خود را بهگونهای تعیین میکند که سود آن به اهداف مشخصی مانند آموزش، درمان یا کمک به نیازمندان تعلق گیرد.
موقوف
موقوف به چیزی گفته میشود که توسط مالک بهعنوان وقف تعیین شده و از این پس تحت قوانین و شرایط وقف مورد استفاده قرار میگیرد. این دارایی معمولاً برای امور خیریه، مذهبی یا عمومی به کار میرود؛ مانند زمین یا ساختمان موقوفه.
واقِف
واقف به شخصی گفته میشود که مالی یا دارایی خود را بهعنوان وقف تعیین میکند. این فرد با نیت خیرخواهانه و برای تحقق اهداف اجتماعی یا معنوی اقدام به وقف میکند؛ مانند واقفی که مدرسه یا بیمارستانی را وقف میکند.
مُتَوَقِّف
متوقف به معنای چیزی یا کسی است که از حرکت یا فعالیت بازمانده یا روندی را متوقف کرده است. این واژه میتواند به شرایطی اشاره داشته باشد که در آن عمل یا پیشرفتی قطع شده؛ مانند پروژه متوقف یا فردی که متوقف بر تصمیم دیگری است.
مترادفهای «توقف»:
ایستادن
ایستادن به معنای قرار گرفتن در حالت عمودی و بدون حرکت است. این واژه میتواند به حالتی فیزیکی یا مفهومی اشاره داشته باشد؛ مانند ایستادن در صف یا ایستادن برای دفاع از حق.
بازایستادن
بازایستادن به معنای متوقف شدن از حرکت یا انجام کاری است. این واژه معمولاً به شرایطی اشاره دارد که در آن روندی به هر دلیل متوقف میشود؛ مانند بازایستادن ماشین در جاده یا بازایستادن فعالیتی به علت مشکل.
درنگ
درنگ به معنای توقف کوتاه و موقتی در انجام کاری است. این واژه معمولاً برای مواقعی استفاده میشود که نیاز به تامل، بررسی یا تصمیمگیری وجود دارد؛ مانند درنگ پیش از پاسخ دادن یا اقدام.
سکون
سکون به معنای نبود حرکت یا فعالیت و حالت آرامش و ثبات است. این واژه میتواند به شرایط فیزیکی یا روانی اشاره داشته باشد؛ مانند سکون دریا یا سکون ذهنی در لحظات مراقبه.
مکث
مکث به معنای توقفی کوتاه و موقتی برای ایجاد فاصله یا فرصت در جریان یک فعالیت یا گفتار است. این واژه بیشتر در گفتگوها یا فعالیتهای پیوسته به کار میرود؛ مانند مکث در سخنرانی برای تأکید یا مکث در نوشتن.
متضادهای «توقف»:
حرکت
حرکت به معنای تغییر موقعیت یا وضعیت از یک نقطه به نقطه دیگر است. این واژه نشاندهنده پویایی و فعالیت است و میتواند به معنای فیزیکی یا مفهومی باشد؛ مانند حرکت خودرو یا حرکت به سوی اهداف.
ادامه
ادامه به معنای پیشبرد و ادامه دادن به روندی است که از پیش شروع شده است. این واژه نشاندهنده پیوستگی و استمرار در فعالیتها یا مسیرها است؛ مانند ادامه تحصیل یا ادامه پروژه.
جریان
جریان به معنای حرکت پیوسته و روان در یک مسیر خاص است. این واژه میتواند به امور فیزیکی مانند جریان آب یا به مسائل مفهومی مانند جریان زندگی اشاره داشته باشد.
پیشروی
پیشروی به معنای حرکت به جلو و عبور از موانع است. این واژه اغلب در زمینههایی مانند جنگ، اهداف شخصی یا پیشرفت علمی استفاده میشود؛ مانند پیشروی در مسیر موفقیت یا پیشروی نیروها در میدان نبرد.
رفتن
رفتن به معنای حرکت از یک مکان یا موقعیت به مکان یا موقعیتی دیگر است. این واژه بیانگر تغییر وضعیت یا موقعیت فیزیکی و گاهی مفهومی است؛ مانند رفتن به سفر یا رفتن به سوی آیندهای بهتر.