- چراغ اتاق خوابم را روشن کردم تا بتوانم کتاب داستان مورد علاقهام را قبل از خواب بخوانم.
- خورشید خانم با نور روشن و گرمش، صبح همه را بیدار میکند و به گلها و درختها سلام میکند.
- ستارهها توی آسمون روشن، مثل یه عالمه چراغ کوچولو چشمک میزنن.
- مامان بزرگ یه شمع روشن کرد و گذاشت روی میز، خونه یه بوی خوب و گرم گرفت.
- وقتی برق رفت، بابا با چراغ قوه، اتاق را روشن کرد تا نترسیم.
- آتش، با شعلههای روشن و قشنگش، توی شومینه میرقصید و ما را گرم میکرد.
- توی جشن تولد دوستم، کلی بادکنک رنگی و چراغهای روشن بود، خیلی خوش گذشت.
- وقتی تلویزیون را روشن میکنیم، کلی برنامههای کودک و کارتونهای جذاب میبینیم.
- لامپهای روشن توی خیابون، شبها همه جا را قشنگ میکنن و دیگه تاریک نیست.
- توی شهربازی، چرخ و فلک با چراغهای روشن و رنگیش، خیلی قشنگ بود و ما سوارش شدیم.
- وقتی لبخند میزنی، چشمات خیلی روشن و قشنگ میشن. 😊
- یه ایده روشن توی ذهنم داشتم، میخواستم یه نقاشی خیلی قشنگ بکشم.
- توی مدرسه، وقتی جواب سوال معلم را میدونستم، دستم را روشن میکردم تا من را ببینه.
- رنگ زرد، یه رنگ روشن و شاد است که من خیلی دوست دارم.
- وقتی با دوستام بازی میکنم، خیلی خوشحالم و چهرهام روشن میشه.
- توی کارنامهام، نمرههای خیلی خوبی گرفتم، مامان و بابا خیلی خوشحال شدن و چشمهاشون روشن شد.
- وقتی یه کار خوب انجام میدم، قلبم روشن میشه و احساس خوبی دارم.
- آینده من خیلی روشن هست، میخوام دکتر بشم و به آدمها کمک کنم.
- داشتم توی تاریکی دنبال کتابم میگشتم که یهو با روشن شدن چراغ اتاق، پیداش کردم.
- یه روز روشن و آفتابی، با خانوادهام رفتیم پارک و کلی بازی کردیم.
دکمه بازگشت به بالا