- صدای اذان که از مسجد محل بلند شد، یه حس آرامش خاصی بهم دست داد، انگار همه دغدغههام یه لحظه فراموشم شد.
- پنجشنبهها بعد از مدرسه، با بچهها میرفتیم مسجد محل و تو حیاطش کلی بازی میکردیم، قشنگترین خاطرات بچگیمون اونجا شکل گرفت.
- بوی عطر گلاب و اسپند که از مسجد میاومد، حسابی مستم میکرد، یه بوی نوستالژیک که آدم رو میبرد به دوران قدیم.
- شبهای قدر، مسجد محله مون حسابی شلوغ میشد، همه میاومدن برای راز و نیاز با خدا و دعا برای آمرزش گناهان.
- تو سفر مشهد، وقتی وارد حرم امام رضا شدم و گنبد طلایی و مسجد گوهرشاد رو دیدم، از شدت ذوق اشک تو چشام جمع شد.
- یادش بخیر قدیما که تلویزیون نبود، شبهای تابستون میرفتیم مسجد محل، پای قصههای آقای روحانی مینشستیم و کلی چیز یاد میگرفتیم.
- مسجد یه جور پناهگاه بود برام، هر وقت دلم میگرفت و از همه چیز خسته میشدم، میرفتم اونجا و با خدا درد و دل میکردم.
- معماری مسجد شاه اصفهان واقعاً حیرتانگیزه، کاشیکاریها و نقاشیهاش چنان با ظرافت کار شده که آدم دهنش باز میمونه.
- تو ماه رمضون، هر شب میرفتیم مسجد محل برای نماز جماعت و افطاری، چه صفایی داشت.
- مسجد نه تنها یه جایگاه مذهبی بود، بلکه محل جمع شدن و دیدار با دوست و آشنا هم بود.
- وقتی از کنار مسجد رد میشم و صدای قرآن رو میشنوم، یه احساس آرامش خاصی بهم دست میده.
- مسجد محل اتحاد و همدلی مردم یه محله اس، جایی که همه در کنار هم برای عبادت و خدمت به دیگران جمع میشن.
- تو مسجد یاد گرفتم که چطور با دیگران مهربون باشم و به اونها کمک کنم.
- مسجد خونه خداست، جایی که میشه با خیال راحت با خدا حرف زد و ازش کمک خواست.
- مسجد نقش مهمی تو فرهنگ و تاریخ ما ایرانیها داشته و همیشه محل برگزاری مراسم مهم بوده.
- مسجد یه فضای امن و آرومه که میشه توش از دغدغههای روزمره دور شد و به خدا نزدیکتر شد.
- تو مسجد با آدمهای خوبی آشنا شدم که تأثیر زیادی تو زندگیم گذاشتن.
- مسجد جایی هست که میشه توش خودت رو پیدا کنی و به آرامش برسی.
- مسجد یه نماد از معنویت و پاکی هست که تو شلوغی شهر یه جور آرامش خاصی به آدم میده.
- مسجد جایی هست که میشه توش به یاد خدا بود و از دنیای مادی فاصله گرفت.
دکمه بازگشت به بالا