جمله سازی با حریص

مرد حریص، تمام ثروت خود را در بورس سرمایه گذاری کرد، به امید سود بیشتر، اما در نهایت همه چیز را از دست داد.
زن حریص، هرگز از خرید لباس های گران قیمت و جواهرات سیر نمی شد، حتی اگر کمدش پر از آنها بود.
تاجر حریص، حاضر به پرداخت حقوق عادلانه به کارگرانش نبود، زیرا می خواست سود بیشتری برای خود جمع کند.
سیاستمدار حریص، برای رسیدن به قدرت، حاضر به انجام هر کاری بود، حتی دروغ گفتن و فریب دادن مردم.
دانشمند حریص، تمام وقت خود را صرف تحقیق و مطالعه می کرد، به امید اینکه بتواند به شهرت و ثروت برسد.
ورزشکار حریص، برای پیروزی در مسابقات، حاضر به استفاده از داروهای نیروزا بود، حتی اگر سلامتی خود را به خطر می انداخت.
هنرمند حریص، تمام تلاش خود را می کرد تا آثارش را به قیمت بالایی بفروشد، حتی اگر کیفیت آنها پایین بود.
نویسنده حریص، هر روز ساعت ها می نوشت، به امید اینکه بتواند کتابی پرفروش بنویسد و به ثروت برسد.
کودک حریص، هرگز از بازی کردن با اسباب بازی هایش سیر نمی شد و همیشه بیشتر می خواست.
دانش آموز حریص، تمام وقت خود را صرف درس خواندن می کرد، به امید اینکه بتواند بهترین نمرات را بگیرد.
مرد حریص، تمام زمین های کشاورزی اطراف شهر را خرید، به امید اینکه بتواند آنها را به قیمت بالاتری بفروشد.
زن حریص، تمام جواهرات خود را در گاوصندوقی مخفی نگه می داشت، زیرا می ترسید که آنها را از دست بدهد.
تاجر حریص، حاضر به همکاری با رقبای خود نبود، زیرا می خواست تمام سود را برای خود داشته باشد.
سیاستمدار حریص، از تمام امکانات دولتی برای تبلیغات خود استفاده می کرد، به امید اینکه بتواند در انتخابات پیروز شود.
دانشمند حریص، نتایج تحقیقات خود را به نام خود ثبت کرد، حتی اگر دیگران نیز در آن نقش داشتند.
ورزشکار حریص، در تمرینات بیش از حد تلاش می کرد، به امید اینکه بتواند رکورد جهانی را بشکند.
هنرمند حریص، از ایده های دیگران برای خلق آثار خود استفاده می کرد، بدون اینکه به آنها اعتبار بدهد.
نویسنده حریص، کتاب های زیادی را به سرعت نوشت، به امید اینکه بتواند به شهرت و ثروت برسد.
کودک حریص، تمام خوراکی های خود را برای خود نگه می داشت و حاضر به تقسیم آنها با دیگران نبود.
دانش آموز حریص، از دیگران تقلب می کرد، به امید اینکه بتواند نمرات بهتری بگیرد.