انشا صفحه ۵۵ نگارش نهم ماهی در حوض قالی
مقدمه:
در گوشهای از اتاقم، قالیچهای قدیمی پهن شده است. بر روی این قالیچه، تصویری از یک حوض پر از ماهی نقش بسته است. این ماهیها، با رنگهای گوناگون و زیبا، در حال شنا در حوض هستند. هر بار که به این قالیچه نگاه میکنم، گویی که وارد دنیایی دیگر میشوم. دنیایی پر از زیبایی و آرامش.
بدنه:
ماهیهای این قالیچه، هر کدام ویژگیهای خاص خود را دارند. یکی از آنها، ماهی کوچک و قرمزی است که در گوشهای از حوض پنهان شده است. دیگری، ماهی بزرگ و طلاییای است که در مرکز حوض میچرخد. ماهی سوم، ماهی سفید و براقای است که با سرعت در حال شنا است.
این ماهیها، در کنار هم، تصویری زیبا و چشمنواز را خلق کردهاند. آنها، با شنا کردن در حوض، آرامش و زیبایی را به این تصویر میبخشند.
گاهی اوقات، خیال میکنم که این ماهیها، زنده هستند. خیال میکنم که آنها نیز مانند من، میتوانند احساس کنند. احساس شادی، غم، عشق، و…
نتیجه:
قالیچهی ماهی، برای من، تنها یک اثر هنری نیست. این قالیچه، برای من، نمادی از زیبایی و آرامش است. هر بار که به آن نگاه میکنم، گویی که دنیای جدیدی را کشف میکنم. دنیایی که پر است از امید و زندگی.