انشا در مورد تو نیکی می کن ودردجله انداز
انشا در مورد تو نیکی می کن ودردجله انداز
مقدمه
ضربالمثل «تو نیکی میکن و در دجله انداز گه ایزد در بیابانت دهد باز» یکی از ضربالمثلهای معروف فارسی است که به معنای نیکی کردن به دیگران، بیچشمداشت از آنان است، چرا که بازگشت این نیکی و احسان در نهایت به خود فرد است.
بدنه
این ضربالمثل در واقع بر این نکته تأکید دارد که نیکی کردن به دیگران، نه تنها باعث خوشحالی و رضایت خاطر آنان میشود، بلکه باعث افزایش نیکخواهی و مهربانی در جامعه نیز میشود. همچنین، نیکی کردن به دیگران، باعث جلب رضایت خداوند نیز میشود و در نهایت، خداوند نیز به فرد نیکیکننده پاداش خواهد داد.
نمونههای بسیاری از نیکی کردن به دیگران وجود دارد که میتوان به آنها اشاره کرد. برای مثال، کمک کردن به یک فرد مسن برای عبور از خیابان، کمک کردن به یک فرد ناتوان برای حمل بار، کمک کردن به یک فرد گمشده برای پیدا کردن راه خود، و حتی یک لبخند ساده به یک فرد غریبه، همگی از مصادیق نیکی کردن به دیگران هستند.
نتیجه
نیکی کردن به دیگران، یک کار نیک و ارزشمند است که علاوه بر فواید مادی، فواید معنوی نیز دارد. بنابراین، همه ما باید در حد توان خود به دیگران نیکی کنیم و باعث ایجاد یک جامعه نیکخواه و مهربان شویم.
داستان در مورد تو نیکی می کن ودردجله انداز
روزی روزگاری، در زمانهای قدیم، در شهر بغداد، مردی فقیر به نام محمد زندگی میکرد. محمد مردی نیکوکار و مهربان بود و همیشه به دیگران کمک میکرد. او هر روز مقداری از نان خود را میگرفت و آن را به دجله میانداخت.
روزی، خلیفه متوکل عباسی از این کار محمد مطلع شد و دستور داد که او را به نزدش بیاورند. متوکل از محمد پرسید که چرا هر روز نان خود را به دجله میاندازد. محمد پاسخ داد: “من شنیدهام که گفته میشود “تو نیکی میکنی و در دجله میانداز، خدا در بیابانت میدهد باز”. من هم میخواهم با نیکی کردن به دیگران، خدا را راضی کنم و پاداش آن را در آینده دریافت کنم.”
متوکل از سخنان محمد خوشش آمد و به او گفت: “تو مردی نیکوکار و مؤمن هستی. من به تو زمینهای زیادی میبخشم تا بتوانی زندگی بهتری داشته باشی.”
محمد از این لطف متوکل بسیار خوشحال شد و از او تشکر کرد. او با زمینهایی که از متوکل دریافت کرده بود، کشاورزی را شروع کرد و به زودی ثروتمند شد. او همچنان به نیکی کردن به دیگران ادامه میداد و همیشه به یاد سخنی بود که گفته میشد: “تو نیکی میکنی و در دجله میانداز، خدا در بیابانت میدهد باز.”
آموزه:
این داستان به ما میآموزد که نیکی کردن به دیگران همیشه پاداش دارد، حتی اگر آن را در زمان حال نبینیم. اگر ما همیشه به دیگران کمک کنیم و خوبی را در جامعه رواج دهیم، در آینده حتماً پاداش آن را دریافت خواهیم کرد.
گسترش ضرب المثل تو نیکی می کن و در دجله انداز
ضرب المثل «تو نیکی می کن و در دجله انداز» یکی از ضرب المثل های معروف فارسی است که مفهوم آن این است که باید به دیگران نیکی کرد، حتی اگر انتظار هیچ پاداشی از آن ها نداشته باشیم. این ضرب المثل به ما می آموزد که نیکی کردن یک کار اخلاقی و ارزشمند است که آثار مثبتی در زندگی ما و دیگران خواهد داشت.
مفهوم ضرب المثل
مفهوم کلی این ضرب المثل این است که نیکی کردن به دیگران، حتی اگر در ظاهر بی فایده به نظر برسد، در نهایت به خود ما باز خواهد گشت. این ضرب المثل را می توان به دو صورت تفسیر کرد:
- تفسیر اول این است که نیکی کردن به دیگران باعث ایجاد حس خوب و رضایت درونی ما می شود. وقتی به کسی کمک می کنیم، احساس می کنیم که کار خوبی انجام داده ایم و این احساس خوب در ما باقی می ماند.
- تفسیر دوم این است که نیکی کردن به دیگران باعث ایجاد نوعی انرژی مثبت در جهان می شود. این انرژی مثبت به ما نیز بازخواهد گشت و در زندگی ما خوش اقبالی و موفقیت به همراه خواهد داشت.
نمونه هایی از نیکی کردن
نیکی کردن به دیگران می تواند به اشکال مختلف باشد. برخی از نمونه های نیکی کردن عبارتند از:
- کمک کردن به نیازمندان
- بخشش به دیگران
- گذشت کردن از خطاهای دیگران
- مهربانی و محبت کردن به دیگران
- انجام کار خیر و نیکو
پاداش نیکی کردن
پاداش نیکی کردن می تواند در دنیای مادی یا معنوی باشد. در دنیای مادی، نیکی کردن می تواند باعث ایجاد روابط اجتماعی خوب، کسب موفقیت در کار و زندگی، و داشتن آرامش و خوشبختی شود. در دنیای معنوی نیز، نیکی کردن باعث کسب رضایت خداوند و رسیدن به بهشت خواهد شد.
نتیجه گیری
ضرب المثل «تو نیکی می کن و در دجله انداز» یک پیام اخلاقی مهم را به ما می دهد: اینکه باید به دیگران نیکی کنیم، حتی اگر انتظار هیچ پاداشی از آن ها نداشته باشیم. نیکی کردن یک کار ارزشمند است که آثار مثبتی در زندگی ما و دیگران خواهد داشت.