چرا علوم اجتماعی اندیشمندان مسلمان از نوع تفسیری نیست
علوم اجتماعی در جهان اسلام، برخلاف علوم اجتماعی غربی، از نوع تفسیری نیست. این موضوع به چند دلیل برمیگردد:
1. تفاوت در مبانی معرفتی:
- اندیشمندان مسلمان، علم را به دو دسته حسی و عقلی تقسیم میکنند. علم حسی از طریق تجربه و آزمایش به دست میآید، در حالی که علم عقلی از طریق تفکر و تعقل به دست میآید.
- در مقابل، اندیشمندان غربی علم را فقط به علم حسی محدود میکنند و علم عقلی را به عنوان منبع معرفت معتبر قبول ندارند.
2. تفاوت در نگاه به انسان:
- در اسلام، انسان موجودی مختار و مسئول است که باید در قبال اعمال خود پاسخگو باشد.
- در مقابل، در اندیشه غربی، انسان موجودی تابع قوانین طبیعت است و اختیار و اراده او نقشی در سرنوشتش ندارد.
3. تفاوت در هدف:
- هدف علوم اجتماعی در جهان اسلام، تبیین و فهم جامعه و ارائه راهکار برای اصلاح آن است.
- در مقابل، هدف علوم اجتماعی غربی، صرفاً تبیین و فهم جامعه است و به دنبال ارائه راهکار برای اصلاح آن نیست.
4. استفاده از منابع وحیانی:
- اندیشمندان مسلمان در کنار عقل و تجربه، از منابع وحیانی مانند قرآن و سنت نیز در تحلیل و تفسیر جامعه استفاده میکنند.
- در مقابل، اندیشمندان غربی در تحلیل و تفسیر جامعه، فقط از عقل و تجربه استفاده میکنند و به منابع وحیانی اعتقادی ندارند.
5. نقش ارزشها:
- در علوم اجتماعی اسلامی، ارزشها نقش مهمی در تحلیل و تفسیر جامعه دارند.
- در مقابل، در علوم اجتماعی غربی، ارزشها از علم جدا هستند و نقشی در تحلیل و تفسیر جامعه ندارند.
نتیجه:
علوم اجتماعی در جهان اسلام، به دلیل تفاوت در مبانی معرفتی، نگاه به انسان، هدف، استفاده از منابع وحیانی و نقش ارزشها، از نوع تفسیری نیست.
علاوه بر موارد فوق، میتوان به موارد زیر نیز اشاره کرد:
- تاکید بر ظلم و ستم در جامعه: اندیشمندان مسلمان معتقدند که جامعه ایدهآل جامعهای است که در آن ظلم و ستم وجود نداشته باشد.
- تاکید بر عدالت اجتماعی: اندیشمندان مسلمان معتقدند که عدالت اجتماعی یکی از مهمترین ارکان جامعه ایدهآل است.
- تاکید بر معنویت: اندیشمندان مسلمان معتقدند که معنویت نقش مهمی در زندگی انسان و جامعه دارد.
در نهایت، میتوان گفت که علوم اجتماعی در جهان اسلام، به دنبال ارائه یک مدل جایگزین برای علوم اجتماعی غربی است.