هم خانواده
هم معنی غرق کلاس سوم
هم معنی غرق
کلمه “غرق” در فارسی به معنای فرو رفتن در آب یا خفه شدن در آب است. همچنین میتواند به معنای انباشته شدن یا آغشته شدن به چیزی نیز باشد.
مترادفهای کلمه غرق
- خفه
- غرقه
- غریق
- غوطه
- فرورفته
- مستغرق
- گرفتار
- شیفته
- مجذوب
متضادهای کلمه غرق
- نجات یافته
- زنده
- خشک
- نابود نشده
هم معنی غرق در جمله
- کشتی در طوفان غرق شد. (فرو رفت در آب و از بین رفت.)
- مرد در آب غرق شد. (خفه شد و جان خود را از دست داد.)
- مرد غرق در کار بود. (کاملاً به کار خود مشغول بود.)
- زن غرق در طلا و جواهر بود. (کاملاً با طلا و جواهر پوشیده بود.)
[irp]