هم خانواده نخست چیست؟ معنی، همخانواده، مترادف و متضاد واژه نخست
کلمهی “نخست” از واژههای پرکاربرد فارسی است که در متون رسمی، علمی و روزمره استفاده میشود. این واژه علاوه بر معنی اصلیاش («اول» یا «پیشین»)، بار ادبی و فرهنگی خاصی در زبان فارسی دارد. در ادامه، بهصورت تخصصی و در عین حال ساده، تمام جنبههای زبانی این واژه را بررسی میکنیم.
🌿 معنی کلمه نخست
واژهی نخست بهمعنای اول، ابتدایی، پیشین یا اصلیترین است. در زبان گفتاری و نوشتاری فارسی، برای اشاره به اولین فرد، چیز، یا مرحله از چیزی بهکار میرود.
🔹 تعریف لغوی:
در لغتنامه دهخدا، نخست به معنی “اول، پیش، ابتدا، آغاز” آمده است.
🔹 در فرهنگ معین:
نخست = اول، پیش، ابتدا، آغازین.
🔹 در کاربرد روزمره:
-
نخستین روز هفته = روز اول هفته
-
نخستوزیر = وزیر اول یا مقام ارشد اجرایی
📘 ریشهشناسی (اشتقاق) واژه نخست
واژه نخست از فارسی میانه (Pahlavi) بهجا مانده است و با واژههای قدیمی مانند «نخُستین» و «نخُستو» در متون کهن فارسی مرتبط است.
این واژه از ترکیب دو بخش ساخته شده:
-
«نه» (بهمعنی جلو یا اول)
-
«خست» (از ریشهی xvad به معنی آغاز یا ابتدا)
در زبان فارسی امروزی، شکلهای مشتقشدهی آن مانند «نخستین» و «نخستوزیر» بسیار رایجاند.
🪶 همخانوادههای کلمه نخست
کلمههای همخانواده با «نخست» از همان ریشه و ساختار اشتقاقی آن گرفته شدهاند. این واژهها معمولاً بار معنایی «اول بودن» یا «پیش بودن» دارند:
واژه | نوع کلمه | معنی |
---|---|---|
نخستین | صفت | اولین، اولین مرتبه |
نخستوزیر | اسم مرکب | مقام ارشد دولت |
نخستزاده | اسم مرکب | فرزند اول خانواده |
نخستنما | صفت مرکب | چیزی که در ظاهر در اولویت باشد |
نخستگاه | اسم مرکب | محل آغاز یا نقطه شروع |
📌 نکته سئو (برای معلمان یا دانشآموزان):
در آموزش فارسی پایه، شناخت خانواده واژهها کمک میکند تا یادگیری واژگان بهصورت شبکهای انجام شود و فهم معانی آسانتر گردد.
🧩 مترادفهای کلمه نخست
مترادفها، واژههایی با معنای مشابه هستند که میتوان در جمله بهجای یکدیگر استفاده کرد.
نخست | مترادفها |
---|---|
اول | آغازین، پیش، اولیه، مقدم، ابتدایی، اولین |
🔸 مثال:
-
نخستین گام موفقیت، تلاش است.
(میتوان گفت: اولین گام موفقیت، تلاش است.)
⚖️ متضادهای کلمه نخست
متضاد، واژهای با معنی مخالف است. متضادهای «نخست» معمولاً به «آخر» یا «پایان» اشاره دارند.
واژه | متضاد |
---|---|
نخست | آخر، پایانی، نهایی، واپسین |
🔸 مثال:
-
از نخستین تا واپسین روز زندگی، باید یاد گرفت.
✍️ کاربرد کلمه نخست در جمله
-
نخستین بار بود که او را میدیدم.
-
نخستوزیر کشور دربارهٔ طرحهای اقتصادی سخن گفت.
-
در نخستین روز مدرسه، دانشآموزان بسیار هیجانزده بودند.
-
نخستزاده خانواده معمولاً مسئولیتپذیرتر است.
🧠 نکات دستوری و صرفی واژه نخست
-
نوع کلمه: صفت و قید (بسته به جایگاه در جمله)
-
جنس: بیجان
-
شکل تفضیلی یا عالی: ندارد
-
کاربرد در ترکیب: در آغاز ترکیبات اسمی و صفتی (نخستوزیر، نخستزاده، نخستین گام)
🎓 نقش واژه نخست در ادبیات فارسی
در متون ادبی و تاریخی، «نخست» اغلب برای تأکید بر شروع، مقام اول یا اهمیت آغازین بهکار میرود.
مثلاً در شاهنامه فردوسی:
«بهنخست از خرد باید آموخت کار»
که در اینجا «بهنخست» یعنی در آغاز یا در ابتدا.
🌍 معادل انگلیسی کلمه نخست
فارسی | انگلیسی | معنی |
---|---|---|
نخست | first | اولین، ابتدایی |
نخستین | initial, primary | آغازین، اصلی |
نخستوزیر | prime minister | رئیس دولت |
📌 در ترجمه رسمی:
واژهی «نخست» در عناوین رسمی مانند Prime Minister همیشه بهصورت “نخستوزیر” ترجمه میشود نه «وزیر اول».
🧾 پرسشهای متداول درباره واژه نخست
❓ معنی دقیق کلمه نخست چیست؟
کلمه نخست به معنای اول، پیش، یا آغازین است و در فارسی رسمی و نوشتاری کاربرد دارد.
❓ همخانوادههای نخست کداماند؟
نخستین، نخستوزیر، نخستزاده، نخستنما، نخستگاه.
❓ متضاد کلمه نخست چیست؟
آخر، واپسین، نهایی.
❓ نخست در زبان انگلیسی چه میشود؟
در انگلیسی معمولاً با واژه first یا prime ترجمه میشود.