هم خانواده فروغ

مترادف‌ها و متضادهای کلمه «فروغ»

مترادف‌های فروغ (کلماتی که معنای مشابهی دارند):

• درخشش: این کلمه به معنای تابش نور شدید و واضح است و اغلب برای توصیف اجسام درخشان مانند ستارگان یا الماس استفاده می‌شود.
• روشنايي: معنای کلی روشنایی و نبود تاریکی را می‌دهد و می‌تواند به معنای نور طبیعی یا مصنوعی باشد.
• تابش: به معنای پخش شدن نور یا گرما در اطراف یک منبع است.
• نور: معنای کلی نور را می‌دهد و می‌تواند به هر نوع نوری که قابل مشاهده باشد، اشاره کند.
• شعله: به معنای نور درخشان و گرمی است که از آتش یا شمع ساطع می‌شود.
• برق: به معنای نور شدید و آنی است که گاهی اوقات در آسمان دیده می‌شود.
• ضيا: به معنای نور و روشنایی است و اغلب در ادبیات کلاسیک استفاده می‌شود.
• لمعان: به معنای درخشندگی و براقی سطح یک جسم است.

متضادهای فروغ (کلماتی که معنای مخالف دارند):

• تاریکی: به معنای نبود نور و روشنایی است.
• ظلمت: به معنای تاریکی کامل و مطلق است.
• اندوه: به معنای غم و ناراحتی است و اغلب در مقابل شادی و خوشحالی قرار می‌گیرد.
• ناامیدی: به معنای از دست دادن امید و باور به آینده است.

نکته: گاهی اوقات، مترادف و متضاد یک کلمه بسته به جمله و زمینه استفاده، می‌تواند متفاوت باشد.

مثال‌ها:

• فروغ امید: به معنای وجود امید و روشنایی در زندگی است.
• تاریکی شب: به معنای نبود نور در شب است.